نوشته شده توسط : somaye
بنا براین، وقتی که با جملۀ (از آرژانتین می توان به سازمان ملل رفت) مواجه می شویم، می دانیم که حد اقل دو نوع پیام در این جملۀ فارسی نهفته است: پیام اول – می توانیم یا می توانید از کشور آرژانتین به سازمان ملل در نیویورک بروید و پیام دوم – می توانیم یا می توانید از میدان آرژانتین به دفتر سازمان ملل در خیابان قائم مقام فراهانی بروید. با کمی دقت، خواهید دید که پیام اول فقط به ساختار جمله و به معنای کلماتی بستگی دارد که جمله را تشکیل داده اند. اما درک پیام دوم تنها زمانی مقدور است که بدانیم گوینده و شنونده در تهران هستند یا در هر جای دنیا باشند راجع به تهران و امکان رفتن از میدان آرژانتین تهران به دفتر سازمان ملل واقع در خیابان قائم مقام فراهانی صحبت می کنند. نتیجه اینکه، مترجم برای پی بردن به پیام اول فقط باید ساختار گرامری آن را تجزیه و تحلیل کند و دانستن معنی لغات و رابطۀ دستوری بین آنها، نظیر فعل و فاعل، اسم و صفت، مسند و مسند الیه، مضاف و مضاف الیه و غیره برای ترجمه کافی خواهد بود. اما برای پی بردن به پیام دوم، علاوه بر تحلیل دستوری جمله (structural analysis) ، تحلیل کلامی آن نیز برای ترجمۀ دقیق ضرورت دارد. در انگلیسی به تحلیل کلام می گویند: (discourse analysis) و این یعنی مترجم باید ببیند گوینده و شنونده دقیقا چه کسانی هستند، کجا هستند، با هم چه نسبتی دارند، منظورشان از انتخاب این یا آن واژه، جمله یا اصطلاح بخصوص چیست و الی آخر. این اطلاعات در متن یک داستان، نمایشنامه، فیلم یا یک موقعیت اجتماعی مثل مهمانی و کلاس و غیره، اغلب خود به خود به دست می آید. لیکن از جمله ای که به صورت تافتۀ جدا بافته ای در خارج از متن اجتماعی (social context) قرار گرفته باشد نمی توان به چنین اطلاعاتی دست یافت.
 
گام دوم:
با در نظر گرفتن تفاوت بین پیام ظاهری و پیام ضمنی یا استعاری جملات، فرض کنیم که صرفا برای پی بردن به پیام ظاهری جمله می خواهیم ساختار آن را تحلیل کنیم. برای این کار، نخست باید جمله را به نهاد (subject) و گزاره (predicate) تقسیم کرد. نهاد چیزی یا کسی است که اطلاعاتی در باره اش اعلام می شود و گزاره همان اطلاعاتی است که در بارۀ نهاد اعلام می گردد. چه در فارسی و چه در انگلیسی، نهاد جمله به شکل یک اسم یا ضمیر و گزاره به شکل یک فعل ظاهر می شود. مثلا در دو جملۀ (Workers work) کارگران کار می کنند و (Airplanes fly) هواپیماها پرواز می کنند، کلمات (workers) و (airplanes) نهاد هستند و کلمات (work) و (fly) گزاره اند. این تقسیم بندی زمانی بسیار مهم است که با جمله ای بزرگ و طولانی، حتی به اندازۀ دو سه سطر یا بیشتر، مواجه شده باشیم. 
 


:: بازدید از این مطلب : 30
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 2 اسفند 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye
بعلاوه، اگر هر پیامی را یک رمز در نظر بگیریم و حروف و صداهای هر زبان و گرامر آنها را کلید آن رمز به حساب آوریم، استخراج معنا از یک واژه یا جملۀ زبان مبدأ را رمزگشائی (decoding) و بیان همان معنا به کمک واژه یا جمله ای در زبان مقصد را رمزگذاری (encoding) می گویند. این بخش از فرایند ترجمه نه تنها دانش زبانی مترجم و شناخت او از ساختارها و معنی شناسی و کاربردشناسی هر دو زبان مبدأ و مقصد را طلب می کند، بلکه اطلاعات عمومی و تخصّصی او، قوۀ ادراک و شناخت او ازجهان و آگاهی او از انواع جنبه های تعامل ارتباطی بین انسانها نظیر سن، جنسیّت، نژاد، مذهب، نسبت، شغل، موقعیت زمانی و مکانی و غیره را نیز شامل می گردد. ولی بخش مکانیکی فرایند ترجمه عبارت از فعالیتهایی مانند خواندن، نوشتن، رجوع کردن به منابع مختلف، مرور کردن، تجدیدنظر کردن، اصلاح کردن، جابجا کردن، انتخاب کردن، حذف کردن، تایپ کردن و غیره است که اغلب همزمان و به موازات فرایند ذهنی ترجمه صورت می گیرد. مترجم درانتهای فرایند ترجمه به ساختاری از زبان مقصد دست می یابد که به آن می گویند: معادل (equivalent). منظور از معادل در واقع همان کلمه، عبارت یا جمله ای در زبان مقصد است که می تواند معنا و مفهوم کلمه، عبارت یا جملۀ مبدأ، یعنی منظور یا پیام گویندۀ زبان مبدأ را برساند. مثلاً اگر گوینده یا نویسندۀ انگلیسی گفته باشد: (It doesn’t matter) و مترجم در ترجمۀ همین جمله به فارسی نوشته باشد: (مهم نیست)، چون (مهم نیست) دقیقا منظور گویندۀ انگلیسی را می رساند، پس یک معادل درست و قابل قبول برای جملۀ انگلیسی محسوب می شود. معادل در سطح مقاله، کتاب، مجله یا بروشور را نسخه (version) می نامند، مانند نسخۀ روسی یا آلمانی کتاب (پیرمرد و دریا)، نوشتۀ ارنست همینگوی، که نسخۀ اصلی آن به زبان انگلیسی است و یا نسخۀ فارسی، چینی، یا پرتقالی داستان (شرطبندی)، نوشتۀ آنتون چخوف، که نسخۀ اصلی اش روسی است.
 
اکنون تصویر کلی فرایند ترجمه را به اجزاء کوچکتری تقسیم می کنیم و با بررسی یک یک آنها در واقع روش اصولی ترجمه را به شکل یک اسلوب یا دستورالعمل ساده و شفاف تمرین کرده و یاد می گیریم.
 
گام اول:
متنی را که می خواهیم ترجمه کنیم متن مبدأ (ST) می گویند. چنین متنی ممکن است کتبی یا شفاهی باشد و ممکن است صرفاً از یک واژه یا یک عبارت کوتاه تشکیل شده باشد و یا به اندازۀ یک جمله، یک پاراگراف، مقالۀ چند صفه ای و یا یک کتاب چند جلدی باشد. جمله مناسب ترین واحد ساختاری در بحث مقدماتی ترجمه است زیرا، برخلاف واژه و عبارت، دارای نهاد و گزاره و پیام (message) مشخصی است. بررسی ترجمه بر مبنای جمله در مواقعی کافی نیست که مفهوم پیام آن به جملات قبلی و بعدی و به عناصر غیر زبانی مانند موقعیت مکانی و زمانی، رابطۀ بین گوینده و مخاطب، پوشیده بودن نیت اصلی یا در لفافه بودن منظور اصلی گوینده و استعاری یا ضمنی بودن معانی بستگی داشته باشد. 
 


:: بازدید از این مطلب : 18
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 2 اسفند 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye
کار ترجمه شیرین است. ولی این به میزان علاقمندی، وسعت دانش، مهارت، سرعت عمل و موفقیت مترجم بستگی دارد. چرا که اگر مترجم (مترجم تازه کار) از یک روش اصولی استفاده نکند، به پیچ و خمهای کار واقف نباشد، از امکانات یا ضعفهای خود بی اطلاع باشد، بدون تردید از راه نرسیده دچار سردرگمی و خستگی شده و چون از پیشرفت کار ناراضی و نسبت به پایان آن نومید است، دیر یا زود از کار ترجمه منزجرمی شود. این درست مثل آن است که از کسی خواسته شود بدون دانش آشپزی و ابزارها و لوازم آشپزی، غذا درست کند! لذا بدیهی است که آشنائی با یک رشته اصول منطقی و آگاهی از جنبه های مختلف کار، چه از لحاظ علمی و نظری و چه از لحاظ عملی، باعث پیدایش و افزایش اعتماد به نفس و امیدواری در مترجم شده و او را در راهی که قدم نهاده است خوشبین تر، مصمّم تر و راسخ تر می کند.
 
با اصول و روش ترجمه در زبان انگلیسی آشنا شوید..!
 
لازم به یادآوری است که ترجمه، به عنوان یک علم، بخشی از زبان شناسی کاربردی (Applied Linguistics) است و بررسی کامل تئوریهای ترجمه به معنای ورود به بحثهای مفصّل و گسترده ای در زبان شناسی عمومی، زبان شناسی تطبیقی، جامعه شناسی زبان، روان شناسی زبان، علم بیان، علم تحلیل کلام و حتی علم مردم شناسی، فلسفه، منطق، روان شناسی و روان پزشکی عصبی، روان شناسی سیبرنتیک و غیره است که دربارۀ هر یک از آنها هزاران تحقیق صورت گرفته و هزاران کتاب یا مقاله نگاشته شده است. لذا پرداختن به جزئیات بیشتر در این زمینه ها و حتی طرح تمامی درسهای مربوط به دستور زبان فارسی یا انگلیسی از گنجایش این مقال خارج است. در اینجا هدف نگارنده صرفاً این است که عملیات ترجمه را گام به گام و مرحله به مرحله به مترجم نوآموز نشان دهد تا او را با خلاصه ای از تصویر عوامل عینی و ذهنی و فعالیتهای فکری و عملی دخیل در فرایند ترجمه آشنا کند.
 
مقدمه:
ترجمه به عنوان یک فرایند (process)، مخلوطی از فعالیتهای ذهنی و مکانیکی را در بر می گیرد. منظور از فعالیتهای ذهنی همۀ آن فعل و انفعالاتی است که در مغز و روان مترجم صورت می گیرد و طی آن، معنا و مفهوم یا پیام یک واژه، عبارت یا جمله ای از یک زبان استخراج شده و به واژه، عبارت یا جمله ای در زبان دیگر سوار می شود. در این حالت، زبان اول را زبان مبدأ (source language) یا (SL) و زبان بعدی را زبان مقصد (target language) یا (TL) می گویند. به همین ترتیب، متن مبدأ به معنای متنی است که می خواهیم ترجمه کنیم و متن مقصد یعنی حاصل آن ترجمه، که به زبان مقصد نوشته شده است. 
 


:: بازدید از این مطلب : 52
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 2 اسفند 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye
بنا براین، وقتی که با جملۀ (از آرژانتین می توان به سازمان ملل رفت) مواجه می شویم، می دانیم که حد اقل دو نوع پیام در این جملۀ فارسی نهفته است: پیام اول – می توانیم یا می توانید از کشور آرژانتین به سازمان ملل در نیویورک بروید و پیام دوم – می توانیم یا می توانید از میدان آرژانتین به دفتر سازمان ملل در خیابان قائم مقام فراهانی بروید. با کمی دقت، خواهید دید که پیام اول فقط به ساختار جمله و به معنای کلماتی بستگی دارد که جمله را تشکیل داده اند. اما درک پیام دوم تنها زمانی مقدور است که بدانیم گوینده و شنونده در تهران هستند یا در هر جای دنیا باشند راجع به تهران و امکان رفتن از میدان آرژانتین تهران به دفتر سازمان ملل واقع در خیابان قائم مقام فراهانی صحبت می کنند. نتیجه اینکه، مترجم برای پی بردن به پیام اول فقط باید ساختار گرامری آن را تجزیه و تحلیل کند و دانستن معنی لغات و رابطۀ دستوری بین آنها، نظیر فعل و فاعل، اسم و صفت، مسند و مسند الیه، مضاف و مضاف الیه و غیره برای ترجمه کافی خواهد بود. اما برای پی بردن به پیام دوم، علاوه بر تحلیل دستوری جمله (structural analysis) ، تحلیل کلامی آن نیز برای ترجمۀ دقیق ضرورت دارد. در انگلیسی به تحلیل کلام می گویند: (discourse analysis) و این یعنی مترجم باید ببیند گوینده و شنونده دقیقا چه کسانی هستند، کجا هستند، با هم چه نسبتی دارند، منظورشان از انتخاب این یا آن واژه، جمله یا اصطلاح بخصوص چیست و الی آخر. این اطلاعات در متن یک داستان، نمایشنامه، فیلم یا یک موقعیت اجتماعی مثل مهمانی و کلاس و غیره، اغلب خود به خود به دست می آید. لیکن از جمله ای که به صورت تافتۀ جدا بافته ای در خارج از متن اجتماعی (social context) قرار گرفته باشد نمی توان به چنین اطلاعاتی دست یافت.
 
گام دوم:
با در نظر گرفتن تفاوت بین پیام ظاهری و پیام ضمنی یا استعاری جملات، فرض کنیم که صرفا برای پی بردن به پیام ظاهری جمله می خواهیم ساختار آن را تحلیل کنیم. برای این کار، نخست باید جمله را به نهاد (subject) و گزاره (predicate) تقسیم کرد. نهاد چیزی یا کسی است که اطلاعاتی در باره اش اعلام می شود و گزاره همان اطلاعاتی است که در بارۀ نهاد اعلام می گردد. چه در فارسی و چه در انگلیسی، نهاد جمله به شکل یک اسم یا ضمیر و گزاره به شکل یک فعل ظاهر می شود. مثلا در دو جملۀ (Workers work) کارگران کار می کنند و (Airplanes fly) هواپیماها پرواز می کنند، کلمات (workers) و (airplanes) نهاد هستند و کلمات (work) و (fly) گزاره اند. این تقسیم بندی زمانی بسیار مهم است که با جمله ای بزرگ و طولانی، حتی به اندازۀ دو سه سطر یا بیشتر، مواجه شده باشیم. 
 


:: بازدید از این مطلب : 31
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 2 اسفند 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye
بعلاوه، اگر هر پیامی را یک رمز در نظر بگیریم و حروف و صداهای هر زبان و گرامر آنها را کلید آن رمز به حساب آوریم، استخراج معنا از یک واژه یا جملۀ زبان مبدأ را رمزگشائی (decoding) و بیان همان معنا به کمک واژه یا جمله ای در زبان مقصد را رمزگذاری (encoding) می گویند. این بخش از فرایند ترجمه نه تنها دانش زبانی مترجم و شناخت او از ساختارها و معنی شناسی و کاربردشناسی هر دو زبان مبدأ و مقصد را طلب می کند، بلکه اطلاعات عمومی و تخصّصی او، قوۀ ادراک و شناخت او ازجهان و آگاهی او از انواع جنبه های تعامل ارتباطی بین انسانها نظیر سن، جنسیّت، نژاد، مذهب، نسبت، شغل، موقعیت زمانی و مکانی و غیره را نیز شامل می گردد. ولی بخش مکانیکی فرایند ترجمه عبارت از فعالیتهایی مانند خواندن، نوشتن، رجوع کردن به منابع مختلف، مرور کردن، تجدیدنظر کردن، اصلاح کردن، جابجا کردن، انتخاب کردن، حذف کردن، تایپ کردن و غیره است که اغلب همزمان و به موازات فرایند ذهنی ترجمه صورت می گیرد. مترجم درانتهای فرایند ترجمه به ساختاری از زبان مقصد دست می یابد که به آن می گویند: معادل (equivalent). منظور از معادل در واقع همان کلمه، عبارت یا جمله ای در زبان مقصد است که می تواند معنا و مفهوم کلمه، عبارت یا جملۀ مبدأ، یعنی منظور یا پیام گویندۀ زبان مبدأ را برساند. مثلاً اگر گوینده یا نویسندۀ انگلیسی گفته باشد: (It doesn’t matter) و مترجم در ترجمۀ همین جمله به فارسی نوشته باشد: (مهم نیست)، چون (مهم نیست) دقیقا منظور گویندۀ انگلیسی را می رساند، پس یک معادل درست و قابل قبول برای جملۀ انگلیسی محسوب می شود. معادل در سطح مقاله، کتاب، مجله یا بروشور را نسخه (version) می نامند، مانند نسخۀ روسی یا آلمانی کتاب (پیرمرد و دریا)، نوشتۀ ارنست همینگوی، که نسخۀ اصلی آن به زبان انگلیسی است و یا نسخۀ فارسی، چینی، یا پرتقالی داستان (شرطبندی)، نوشتۀ آنتون چخوف، که نسخۀ اصلی اش روسی است.
 
اکنون تصویر کلی فرایند ترجمه را به اجزاء کوچکتری تقسیم می کنیم و با بررسی یک یک آنها در واقع روش اصولی ترجمه را به شکل یک اسلوب یا دستورالعمل ساده و شفاف تمرین کرده و یاد می گیریم.
 
گام اول:
متنی را که می خواهیم ترجمه کنیم متن مبدأ (ST) می گویند. چنین متنی ممکن است کتبی یا شفاهی باشد و ممکن است صرفاً از یک واژه یا یک عبارت کوتاه تشکیل شده باشد و یا به اندازۀ یک جمله، یک پاراگراف، مقالۀ چند صفه ای و یا یک کتاب چند جلدی باشد. جمله مناسب ترین واحد ساختاری در بحث مقدماتی ترجمه است زیرا، برخلاف واژه و عبارت، دارای نهاد و گزاره و پیام (message) مشخصی است. بررسی ترجمه بر مبنای جمله در مواقعی کافی نیست که مفهوم پیام آن به جملات قبلی و بعدی و به عناصر غیر زبانی مانند موقعیت مکانی و زمانی، رابطۀ بین گوینده و مخاطب، پوشیده بودن نیت اصلی یا در لفافه بودن منظور اصلی گوینده و استعاری یا ضمنی بودن معانی بستگی داشته باشد. 
 


:: بازدید از این مطلب : 21
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 2 اسفند 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye
کار ترجمه شیرین است. ولی این به میزان علاقمندی، وسعت دانش، مهارت، سرعت عمل و موفقیت مترجم بستگی دارد. چرا که اگر مترجم (مترجم تازه کار) از یک روش اصولی استفاده نکند، به پیچ و خمهای کار واقف نباشد، از امکانات یا ضعفهای خود بی اطلاع باشد، بدون تردید از راه نرسیده دچار سردرگمی و خستگی شده و چون از پیشرفت کار ناراضی و نسبت به پایان آن نومید است، دیر یا زود از کار ترجمه منزجرمی شود. این درست مثل آن است که از کسی خواسته شود بدون دانش آشپزی و ابزارها و لوازم آشپزی، غذا درست کند! لذا بدیهی است که آشنائی با یک رشته اصول منطقی و آگاهی از جنبه های مختلف کار، چه از لحاظ علمی و نظری و چه از لحاظ عملی، باعث پیدایش و افزایش اعتماد به نفس و امیدواری در مترجم شده و او را در راهی که قدم نهاده است خوشبین تر، مصمّم تر و راسخ تر می کند.
 
با اصول و روش ترجمه در زبان انگلیسی آشنا شوید..!
 
لازم به یادآوری است که ترجمه، به عنوان یک علم، بخشی از زبان شناسی کاربردی (Applied Linguistics) است و بررسی کامل تئوریهای ترجمه به معنای ورود به بحثهای مفصّل و گسترده ای در زبان شناسی عمومی، زبان شناسی تطبیقی، جامعه شناسی زبان، روان شناسی زبان، علم بیان، علم تحلیل کلام و حتی علم مردم شناسی، فلسفه، منطق، روان شناسی و روان پزشکی عصبی، روان شناسی سیبرنتیک و غیره است که دربارۀ هر یک از آنها هزاران تحقیق صورت گرفته و هزاران کتاب یا مقاله نگاشته شده است. لذا پرداختن به جزئیات بیشتر در این زمینه ها و حتی طرح تمامی درسهای مربوط به دستور زبان فارسی یا انگلیسی از گنجایش این مقال خارج است. در اینجا هدف نگارنده صرفاً این است که عملیات ترجمه را گام به گام و مرحله به مرحله به مترجم نوآموز نشان دهد تا او را با خلاصه ای از تصویر عوامل عینی و ذهنی و فعالیتهای فکری و عملی دخیل در فرایند ترجمه آشنا کند.
 
مقدمه:
ترجمه به عنوان یک فرایند (process)، مخلوطی از فعالیتهای ذهنی و مکانیکی را در بر می گیرد. منظور از فعالیتهای ذهنی همۀ آن فعل و انفعالاتی است که در مغز و روان مترجم صورت می گیرد و طی آن، معنا و مفهوم یا پیام یک واژه، عبارت یا جمله ای از یک زبان استخراج شده و به واژه، عبارت یا جمله ای در زبان دیگر سوار می شود. در این حالت، زبان اول را زبان مبدأ (source language) یا (SL) و زبان بعدی را زبان مقصد (target language) یا (TL) می گویند. به همین ترتیب، متن مبدأ به معنای متنی است که می خواهیم ترجمه کنیم و متن مقصد یعنی حاصل آن ترجمه، که به زبان مقصد نوشته شده است. 
 


:: بازدید از این مطلب : 23
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 2 اسفند 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye
عيّن الخطأ للترجمة :
الف) لا تجْعَلْ للباطلِ عَلَی عَمَلی دليلاً = برای باطل راهنمايی بركارم قرارمده .
ب) لا تَكُنْ حريصاً لِنيل ما ترغبُ إليه نفسُكَ = برای رسيدن به آنچه ميل داری حريص مباش.
ج) لاتَرْضَ بالذُّلِ = به ذلت وخواری راضی نمی باشی
د) لا تَخَفْ مِنَ الموتِ = ازمرگ نترس.
لای نفی جنس:
درترجمه « لا » نفی جنس ازكلمه « هيچ » استفاده ميشود. مانند: «  لاتلميذَ فی الصّفِ »       ( هيچ دانش آموزی دركلاس نيست) « لا بَليّةَ أعظَمُ مِن الحَسَدِ»(هيچ بلايی بزرگترازحسد نيست)  « لا لباسَ أجمَلُ مِنَ العافيةِ» ( هيچ لباسی زيباتراز تندرستی نيست ) .
- عيّن الخطأ للترجمة :
الف) لا أَثَرَ فيه للماء = هيچ اثری ازآب درآن نيست .
ب) لا جَمالَ للانسانِ كَجمالِ الادبِ = هيچ زيبايی برای انسان چون زيبايی ادب نيست .
ج) لا سيفَ أقطَعُ مِنَ الحَقِّ = هيچ شمشيری برنده ترازحق نيست .
د) لاريبَ فيهِ = درآن شكی  نيست .
حرف جر« علَی » :
عَلَی + ضمير يا + اسم ؛ درترجمه به معنای « امری لازم وضروری است » با عناوين           « بر- بايد – واجب است » بيان ميشود مانند: عَلَی الشبابِ احترامُ الوالدين ( احترام به والدين برجوانان لازم است / برجوانان است احترام به والدين ) « عَلَی + ك = عَليكَ أنْ تَعتمدَ عَلَی نفسك » ( توبايد به خودت اعتماد كنی )  « عَلَينا الذهابُ إلَی المدرسةِ » ( رفتن به مدرسه برما لازم است)
عين الخطأ للترجمه: «  عَلَينا أنْ نُؤمنَ  »                                                          الف)  برمااست كه ايمان بياوريم           ب) ما بايد ايمان بياوريم                            ج) واجب است ما ايمان بياوريم            د) ما ايمان می آوريم
ترجمه افعال:
فعل ماضی
ماضی ساده مثبت:
بر زمان گذشته دلالت دارد مانند:  كَتَبَ ( نوشت) قالَ (گفت ) هَدی ( هدايت كرد) رَمَی (انداخت)
- عيّن الصحيح فی الترجمة :  
الف) هَلْ وَجَدْتَ طريقاَ أسهلَ لحلِّ هذه المشكلة = آيا برای حل اين مشكل راه آسانتری می يابی
ب) أَسْقَطَ المقاتلونَ سبعَ طائراتٍ حربيّةٍ =   جنگجويان هفت هواپيمای جنگی را ساقط كردند.
ج) رأيتُم خمسَةَ معلمينَ = پنج معلم را ديدی
د) إشْتَرَتْ الطالبةُ مجلةً = دانش آموز مجله‌ای بخر.
ماضی ساده منفی:
فرمول :  ( ما+ فعل ماضی  يا  لم + فعل مضارع ) = ماضی منفی مانند: ما كَتَبَ ( ننوشت) يا  لَمْ يَكتبْ ( ننوشت ) ما قالَ ( نگفت)  لَمْ يَقُلْ ( نگفت).
- عين الخطأ للتعريب: « فقراء وبينوايان امام را نشناختند مگر بعد ازوفاتش »
الف) ماعَرفَ الفقراءُ والمساكينُ الامامَ إلاّ بعدَ وفاتهِ                                                    ب) لَمْ يَعرفْ الفقراءُ والمساكينُ الامامَ إلاّ بعدَ وفاتهِ                                                 ج) الفقراءُ والمساكينُ لَمْ يَعْرفُوا الإمامَ  إلاّ بعدَ وفاتهِ                                                      د) الفقراءُ والمساكينُ لا يَعرفونَ الإمامَ إلاّ بعدَ وفاتهِ  
ماضی نقلی:
 فرمول:  قَدْ + فعل ماضی = ماضی نقلی مانند :  قَدْ ذَهَبَ ( رفته است) قَدْ قالَ ( گفته است)           قَدْ أكتُبُ ( نوشته‌ام)  قَدْ قُلْتُم ( گفته‌ايد).
-  ماهُوَ الخطأ للترجمة :
الف) قدْ سَمعتُ خبرَ نجاحكَ = خبرموفقيت تورا شنيده‌ام    ب) قَدْ ذاقَ حلوَ الحياةِ = شيرينی زندگی را چشيده بود .     ج) قَدْ رَمينا الحجرَ علَی الاعداءِ = بردشمنان سنگ پرتاب كرده بوديم 
د) قَدْ أَحْدَثَتْ قطراتُ الماءِ ثقباً فی الصخرةِ = قطره‌های آب سوراخی درصخره ايجاد كرده است.
ماضی بعيد :
  فرمول:   كانَ + قَدْ + فعل ماضی = ماضی بعيد مانند : كانَ قَدْ ذَهَبَ ( رفته بود) كانَ قَدْ قالَ     ( گفته بود) كُنتُ قَدْ قُلتُ ( گفته بودم) كُنتُم قَدْ قُلتُم ( گفته بوديد) كانوا قَدْ ضَربُوا ( زده بودند).
-  عيّن الخطأ للترجمة :
الف) كانَ المسلمونَ قَدْ بَلَغُوا منزلَةً رفيعةً فی العلومِ = دانشمندان به جايگاه بلندی درعلوم رسيده بودند.
ب) كانَ أبوذر الغفاری قَدْ قالُ الحقَّ = ابوذزغفاری حق را گفته بود .
ج) كانَ الاستعمارُ قَدْ سَرَقَ ثرواتِ المسلمينَ = استعمار ثروتهای مسلمانان را به سرقت می برد.
د) كنتُ قَدْ ذَهَبتُ إلَی المدرسة أمسِ = ديروز به مدرسه رفته بودم .
ماضی استمراری:
 فرمول :  كانَ + فعل مضارع = ماضی استمراری مانند: كانَ يَذهَبُ ( می رفت) كانَ يَقولُ         ( می گفت)  كُنتُ اَقُولُ ( می گفتم) كُنتَ تَضربُ ( می زدی) كانوا يقولونَ ( می گفتند).


:: بازدید از این مطلب : 16
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 30 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye
عين الخطأ للترجمة:  
 
الف) لَنْ تَعيشَ فی راحةٍ : هرگزدرراحتی زندگی نمی كنی .
 
ب) لَنْ تَبلُغَ الآمالَ الكبيرةَ : هرگزبه آرزوهای بزرگ نخواهی رسيد.
 
ج) لَنْ تَقُولوا الكذبَ : دروغ نخواهيد گفت .                                                         د) لَنْ يَكْتُبْنَ دروسَهُنَّ : درسهايشان را نخواهند نوشت.
 
حرف « لام امرغايب « لـِ »:
 
 درترجمه آن ازكلمه « بايد »استفاده ميشود مانند: « لِنَعْلَمْ » ( بايد بدانيم ) « لِيَقُلْ »( بايد بگويد) « لِيَضربوا » ( بايد بزنند) « لِأَكْتُبْ » ( بايد بنويسم ).
 
« لِيَعبُدُوا رَبَّ هذا البيتِ »( بايد صاحب اين خانه را عبادت كنند).
 
عين الخطأ :
 
 الف) لِنُواصلْ جهادَنا : ما بايد به مبارزه خود ادامه دهيم .                                             ب)  لِيَعِشْ كالنّسرِ فوقَ الجبالِ: بايد همچون عقاب دربالای كوهها زندگی كند .                         ج) لِيَرمِ الكُرّةَ : توپ را بايد بياندازد.
 
د) لِنُساعدْ المساكينَ : ما به بيچارگان كمك می كنيم . 
 
حرف « لَمْ »:
 
« لَمْ » برسر مضارع می آيد وآن را مجزوم ميكند كه به آن فعل جحد ميگويند ومعنا را به ماضی منفی تبديل ميكند مانند: لَمْ يَذهبْ ( نرفت) دقيقاً ازلحاظ معنا مانند « ماذَهبَ » است .          « ما ذَهَبَ نرفت = لَمْ يذهبْ نرفت » لَمْ تَقُلْ نگفتی = ما قُلْتَ نگفتی » . « لَمْ يكتُبُوا ننوشتند »   « ما كَتَبوا ننوشتند » .
 
- ما هو الخطأ :
 
الف) لَمْ تَعلمْ : ندانستی    ب) ما عَلِمْتَ : ندانستی        ج) لَمْ يَبْكِ : گريه نمی كند                    د) ما بَكَی : گريه نكرد.
 
- عين الصحيح للتعريب : « ثروتمندان به فقيران اجازه ندادند»
 
الف) الاغنياءُ لَمْ يَسْمَحُوا للفقراء          ب) الاغنياءُ لَنْ يَسمَحوا للفقراءِ
 
ج) الاغنياءُ لا يَسمحونَ للفقراء            د) الاغنياءُ لما يَسمحوا للفقراء
 
 
 
حرف « لَمّا »:
 
هرگاه قبل ازفعل ماضی بيايد اسم است به معنای هنگامی كه / زمانی كه مانند: لَمّا ذَهبَ          ( هنگامی كه رفت) لَمّا قالَ ( هنگامی كه گفت )  لَمّا ضربتُم ( هنگامی كه زديد) . لَمّا هرگاه قبل
 
 ازفعل مضارع بيايد حرف جزم است ومعنی مضارع را به نقلی منفی تبديل می كند مانند:         لَمّا يذهبْ ( هنوز نرفته است) لَمّا تقُلْ ( هنوز نگفته‌ای ) لَمّا تضربوا (هنوز نزده ايد).
 
 
 
- عين الخطأ للترجمة:    
 
الف) لَما أسلَمتُم = زمانی كه مسلمان شديد .      ب) لَما تَتلُ = هنوز تلاوت نكرده‌ای
 
ج) لَما تَلَوْتَ القرآنَ = قرآن تلاوت نكرده‌ای      د) لَما يُسلموا = هنوز مسلمان نشده‌اند
 
- عين الصحيح للتعريب: « زمانی كه بهلول سخن را شنيد خنديد»
 
الف) لَما يسمعْ بهلولُ الكلامَ إبتَسمَ             ب) لَما سَمِعَ بهلولُ الكلامَ  يبتسمُ                             ج) لَما يَسمعُ بهلولُ الكلامَ  إبتَسَمَ              د) لَما سَمِعَ بهلولُ الكلامَ  إبتَسَمَ
 
حرف« ل»:
 
لـ  + ضمير يا اسم به معنی دارد است مانند: لَكَ كتابٌ ( كتابی داری) لِمحمدٍ قلمٌ ( محمد قلمی دارد) لي صديقٌ ( دوستی دارم) لكم آمالٌ = آرزوهايي داريد.
 
كان + ل+ ضمير يا اسم به معنی داشتن است مانند: كانَ لكَ كتابٌ ( كتابی داشتی) كانَ لِمحمدٍ قلمٌ ( محمد قلمی داشت) كانَ لي صديقٌ ( دوستی داشتم) .
 
 
 
- ما هُوَ الخطأ للترجمة :
 
الف) للنباتاتِ فوائدُ عديدةٌ = گياهان فايده های زيادی دارند.
 
ب) كانَ لِرجلٍ بستانٌ = مردی باغی داشت .
 
ج)  لِي كتبٌ مفيدةٌ = كتابهای مفيدی برای من هست .
 
د) كانَ لكم اصدقاءُ اوفياءُ = دوستان وفاداری داشتيد.
 
لانهی: ( لا )
 
« لا نهی»  بايد برسرصيغه های مخاطب بيايد  دراين صورت معنی فعل را به امر منفی تبديل می كند مانند: لاتَذهَبْ (نرو) لاتَشرِبْ(ننوش) لاتَقُلْ( نگو) لاتضربوا ( نزنيد). ولی بعضی مواقع برسرفعل غايب ومتكلم می آيد كه درترجمه آن ازكلمه« نبايد» استفاده می كنيم مانند لايَذهَبْ           ( نبايد برود) لايقُلْ(نبايد بگويد) لاأذهَبْ ( نبايد بروم).
 


:: بازدید از این مطلب : 17
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 30 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye
پيشگفتار
 
تعريف ترجمه: بايد دانست كه ترجمه تنها بر گردادن الفاظ يا احيانا نقش هاي دستوري از زباني به زبان ديگر نيست هدف اساسي در هر ترجمه رساندن پيام و محتوي يا منظور متن مبدا است. براي ترجمه تعاريف بسياري مطرح شده است كه هر كدام در جاي خود درست ومفيد مي باشد واز ميان تعاريفي كه زبان شناسان براي ترجمه ارائه كرده اند به نمونه ذيل اشاره مي شود : (ترجمه عبارت است از بر گرداند ن مفاهيم چه نوشته وچه گفته از يك زبان كه زبان مبدا ناميده مي شود به زبان ديگر كه زبان مقصد خوانده          مي شود به طوري كه متن ترجمه شده همان تاثيري را كه در زبان مبدا دارد در زبان مقصد نيز داشته باشد).ترجمه جریانی است میان دو زبان، در این جریان مترجم همواره دو اصل را در مد نظر میگیرد، یکی زبان مبدأ و دیگری زبان مقصد. کارشناسان دو نوع ترجمه را شناسایی و مطرح کرده اند:
 
1- ترجمه ی ارتباطی(communicative)  که همان ترجمه ی آزاد یا روان است. ترجمه ارتباطی راحت تر خوانده ميشود و بايد با متن اصلی وزبان مبدأ همخوانی وتناسب داشته باشد.
 
2- ترجمه ی معنایی ( (semantic که همان ترجمه ی تحت اللفظی یا (word for word) است. درترجمه ی تحت الفظی  کلمه به کلمه و خط به خط از زبانی به زبان دیگر برگردانده میشود. در ترجمه تحت اللفظي، مترجم معنی متن را به بیان دیگر باز میگوید اما تغییری در آن ایجاد نمیکند. ترجمه های تحت اللفظی به ندرت روان و خوشایند هستند.
 
مواردی كه مترجم بايد آنها را بداند ورعايت كند:
 
1- آشنائي با موضوع مورد ترجمه.
 
2- رعايت امانت وپرهيز از هرگونه دخل وتصرف .
 
3  -  استفاده از واژگان مانوس در ترجمه .
 
4- استفاده از فرهنگ لغت های مناسب.
 
 5 – آشنائي با اصطلاحات واسلوب هاي كاربردي  زبان مبدا ( عربی) و زبان مقصد (فارسی) .
 
6-  متن خوانی وحفظ لغات مشكل و جديد .
 
 
 
نكاتی كه در ترجمه بايد مورد توجه قرارگيرد:
 
1-    تشخيص فعل / صيغه/ وزمان آن.
 
2-     توجه به ضماير وترجمه آنها.
 
3-     تشخيص فاعل ومفعول.
 
4-     توجه به معلوم ومجهول بودن افعال.
 
5-     دقت در تشخيص مثبت ومنفی بودن جمله.
 
6-     تشخيص فعل لازم از متعدی ( ناگذر ازگذر).
 
7-    توجه به تركيبهای وصفی واضافی مخصوصاً زمانی كه اسمی هم صفت دارد وهم مضاف اليه.
 
 
 
نكته مهم:
 
         مترجم بايد بداند كه بيشترترجمه ها مبتنی برقواعد ميباشند لذا لازم است مواردی كه درذيل آمده است با دقت تمام به خاطر بسپارد ودرحلّ تست ها ازآنها كمك گيرد.  لازم به ذكراست ، هرقاعده همراه يك نمونه تست كنكوری بيان شده است .
 
 
 
 
 
ترجمه حروف:
 
حرف « قَدْ »:
 
« قَدْ + فعل مضارع به معنای شايد / گاهی مانند: قَدْ يذهبُ ( گاهی ميرود) قَدْ تَقُولُ ( گاهی ميگويی ) . « قَدْ + فعل ماضی برای تاكيد است  كه معمولاً معنی را به ماضی نقلی تبديل ميكند مانند: قَدْ كتَبَ ( نوشته‌است)  قَدْ قالَ ( گفته است)  قَدْ قُلْتُم ( گفته‌ايد)
 
عيّن الخطأ للترجمة :
 
الف) قَدْ تَزَيّنَت الارضُ فی الربيع = زمين دربهارآراسته است .
 
ب) قَدْ شَعَرَ بأنَّ شَعْبَهُ يُعانی الكسالةَ = او احساس كرده‌است كه ملتش ازتنبلی رنج می برند.
 
ج) قَدْ تَقولون كلامَ الحقَّ =  گاهی سخن حق می گوييد.
 
د) قَدْ أَثْبَتَت الاكتشافاتُ الجديدةُ =  اكتشافات جديد كشف نمود.
 
حرف « لَنْ» :
 
    حرف « لَنْ » جز حروف ناصبه است ومعنی فعل را به آينده منفی تبديل ميكند مانند:             لَنْ يَذهبَ ( نخواهد رفت) لَنْ أَقُولَ ( نخواهم گفت) لَنْ تضربُوا ( نخواهيد زد) بعضی مواقع درترجمه آن از كلمه « هرگز» استفاده ميشود مانند: لَنْ تَذهَبَ ( هرگزنخواهی رفت) .
 


:: بازدید از این مطلب : 34
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 30 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye
أنتَ اَفضلُ التلامیذِ : تو برترین ، دانش آموز هستی .
 
عَدا = بجز ، مگر ذَهَب القومُ عَدا جعفرٍ : همه مردم بجز جعفر رفتند .
 
فی = در ، با عبدالله فی الدار : عبدالله در خانه است – جاء فی القوم : با مردم آمد .
 
عَن= از سأرحَل عَن بِلادٍ أنتَ فیها : از شهرهایی که تو در آنهایی سفر نخواهیم کرد .
 
علی = بر ، روی ، بالا حُمِلَ علی الدابَّه : بر چهار پا حمل شد .
 
حَتی = تا أکلتُ السمکهَ حتی رأسها : ماهی را تا سرش خوردم .
 
▪ نکته ۸
 
فعل مضارع منصوب اگر همراه حتی بیاید بصورت مضارع التزامی ترجمه می شود ؛ مثال :
 
نَصعَدُ الجبالَ حَتی نَبلغ القمّهَ : از کوه بالا می رویم تا به قله برسیم
 
اِلی = تا ، به ، سوی –مثال : دَرَسَ الی السماءِ : تا شب درس خواند – سار الی البیت : به خانه رفت .
 
● معانی حروف عطف و نکات پیرامون آنها
 
ثُمَ – وَ- فـ = پس ، سپس – مثال : قام سعیدٌ و جعفرٌ : سعید و جعفر ایستادند.
 
اَم = یا مثال : أقریبٌ اَم بعیدٌ : آیا دور است یا نزدیک
 
اَو = یا مثال : نحن أو أنتم علی الحقِّ : حق با ما یا شماست – جالِس العلماءُ اَو الزهَاد : با اهل علم یا پارسایان همنشینی کن
 
بَل = بلکه (عمدتا قسمت اول جمله قبل از بل منفی ترجمه می شود ) مثال : ذهب محمدٌ بل سعیدٌ : محمد نرفت بلکه سعید رفت .
 
لا= نه – مثال : ضَرَبَ احمدُ لا مرتضی : احمد زد مرتضی نزد .
 
▪ نکته ۱
 
لای نفی جنس به معنای «هیچ ...... نیست » ترجمه می شود . مثال : لارَجُلَ فی الدارِ : هیچ مردی در خانه نیست .
 
▪ نکته ۲
 
گاهی لا حرف جواب است به معنای خیر ، نه مثال : أقام سعید ؟ آیا سعید برخاست ؟ در پاسخ می گویند : لا : خیر
 
▪ نکته ۳
 
دقت شود که اگر در ترجمه ی یک متن فارسی به عربی حرف عطف وجود داشت باید کلمه معطوف علیه در حرکت و کاربرد ضمایر تبعیت کند . مثال برای اینکه استقلال و آزادگی خود را حفظ کنیم باید در مقابل انحرافات ایستادگی کنیم .
 
یجب أن نَقِفَ اَمام الانحرافاتِ لکی نحتفظ باستقلالنا و حریتنا .
 
▪ نکته ۴
 
لا ی نفی یا نافیه منفی بر سر مضارع قرار می گیرد و بر انجام نشدن کار یا حالتی درزمان حال و آینده دلالت می کند و غیر عامل است . مثال : لایَجلِسُ محمدُ: محمد نمی نشیند .
 
▪ نکته ۵
 
لا ی نهی یا ناهیه بر سر فعل مضارع می آید و در ترجمه آن از واژه ی نباید استفاده می شود به عبارت دیگر فعل مضارع را به مضارع التزامی منفی تبدیل می کند . البته می توان در ترجمه لفظ باید را به کار نبرد اما حتما فعل جمله باید به صورت منفی ترجمه شود .
 
لایَجلِسُ سعیدٌ: سعید نباید بنشیند . لایَجلِس سعیدٌ : سعید باید ننشیند .
 
لا اَذهب : نباید بروم ، باید نروم
 
توجه داشته باشید اگر قبل از حرف لا ، حرف ناصبه فعل مضارع قرار بگیرد لای حرف نافیه و فعل مضارع منصوب است مثال :
 
اِجتَهَد حَتی لا تَسخرَ : تلاش کن تا زیان نبینی .


:: بازدید از این مطلب : 24
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 30 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye
▪ نکته ۱
 
اگر حرف لـَ بر سر اسم یا خبر اِنّ وارد شود به معنای مسلماً ، یقیناً ترجمه می شود مثال :
 
اِنّ الانسان لَفی خُسرٍ : مسلماً انسان در زیانکاری است .
 
اِنّ فی هذا لَعجباً : مسلماً در این تعجب است .
 
اِنَّکَ لَوَلَدٌ عاقٌ ! : واقعا تو فرزند نفرین شده ای هستی .
 
وَ = اگر حرف عطف باشد به معنای سپس ، پس ، و ، یا می باشد ؛ مثال : رأیتُ محمداً و احمدَ «محمد و احمد را دیدم » .
 
▪ نکته ۲
 
هر گاه «و» واو حالیه باشد به معنای در حالیکه ، می باشد : ذَهَبَ علیُّ والشمسُ طالعهٌ : علی رفت در حالیکه خورشید طلوع کرده بود .
 
▪ نکته ۳
 
جمله ی حالیه با توجه به نیاز جمله (ماضی ، مضارع ، ماضی استمراری و ... ) ترجمه می شود .
 
ماضی + ماضی = ماضی بعید
 
خرجنا مِن الصّفِ و قد علَّمنا اشیاءَ کثیرهً : از کلاس خارج شدیم در حالیکه چیزهای زیادی آموخته بودیم بجای آموختیم .
 
ماضی +مضارع = ماضی استمراری
 
رایت ُ صدیقی و هو یَتکلّمُ باللّغهِ العربیه : دوستم را دیدم در حالیکه به زبان عربی صحبت می کرد . به جای صحبت می کند .
 
▪▪ تذکر
 
در ترجمه ی جمله های حالیه ابتدا باید صاحب حال را بیاوریم سپس با افزودن در حالیکه ، بخش دوم جمله را ترجمه کنیم ؛ مثال :
 
اِنَّ المنافقینَ یُخادعونَ الله و هو خادِعُهم : منافقان خدا را فریب می دهند و در حالی که خدا فریب دهنده ی آنها است .
 
▪ نکته ۴
 
جمله حالیه را می توان پیش از اتمام جمله ی پایه ترجمه کرد مثال :
 
خَرَجَ الطلابُ من الصفِّ وَهم یَتحاورون : دانش آموزان در حالی که با صحبت می کردند از کلاس خارج شدند .
 
توجه : در زبان عربی اگر بخواهند برای مضاف الیه ، معطوف ذکر کنند غالباً معطوف را پس از مضاف الیه می آورند : مانند : لأنّها تَضمَن سلامه الامُهِ و سعادتها : زیرا ساختار سلامه و سعاده و الأمهِ در زبان عربی فصیح کاربرد زیادی ندارند در این گونه موارد باید ساختار زبان فارسی را رعایت کنیم و بگوئیم زیرا آن سلامت و سعادت ملت را تضمین می کند .
 
▪ نکته ۵
 
اگر چند فعل استمراری و یا بعید بر یکدیگر عطف شوند «کان» فقط یکبار در ابتدای آن ذکر می شد ؛ مثال :
 
کان الطلابُ یطالعونَ دروسَهم و یکتبونَ و اجباتِهم : « دانش آموزان درسهایشان را مطالعه می کردند و تکالیف خود را می نوشتند .
 
مُنذُ = از ، از زمانی که ، هنگامیکه مُنذُالیومِ = از امروز مُذ= از ، از زمانی که ، هنگامیکه
 
ما رأیتُهُ مُذیومِ الاَحد = از روز یکشنبه او را ندیده ام .
 
خَلا = بجز ، مگر ، جز مثال : ما ذَهَبَ خلا محمدٍ : بجز محمد نرفت .
 
رُبَّ = گاهی ، چه بسا (این حرف عمدتا زائد است و مای کافه بر سر آن قرار می گیرد ). مثال : رُبَّما سعیدٌ قائمٌ : چه بسا سعید ایستاده است .
 
حاشا = بجز ، مگر ، مثال : ضربتُ القومَ حاشا احمد : همه انها را بجز احمد زدم .
 
مِن = از ، مثال : مَرِضَ مِن یومِ الجمعهِ : « از روز جمعه مریض شد » .
 
▪ نکته ۶
 
اگر حرف جر مِن بعد از اسم تفضیل بیاید صفت تفضیلی « تر » در زبان فارسی است مثال : أنتَ اَفضَلُ مِن علیٍّ : تو از علی برتر هستی .
 
▪ نکته ۷
 
اگر اسم تفضیل مضاف واقع شود معادل صفت عالی « ترین» در زبان فارسی است و عمدتاً مضاف الیه آن جمع است .


:: بازدید از این مطلب : 18
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 30 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye
نکات ترجمه در زبان عربی قسمت اول دوم▪ معنای حروف جر و کاربرد آنها در جمله عبارتند از :
 
بـ = به ، بوسیله ، با (این حرف برای قسم نیز به کار می رود ) مانند باللهِ = به خدا قسم ، کتبتُ بالقلمِ = با قلم نوشتم ، اِذهب بِسلام = برو به سلامت ، ذهبتُ بهِ الی البیت = او را به خانه بردم .
 
گاهی حرف جر «ب» بصورت «از» ترجمه می شود ؛ مثال :
 
تتزیَّنُ الارضُ باللباس الاخضَرِ و العیونُ تَتَمتَّعُ بها : « زمین با جامه ی سبز تزیین می شود و دیدگان از آن لذت می برد ».
 
▪ نکته ۱
 
فعل « قام » هر گاه همراه حرف جر « ب » بیاید به معنای « انجام داد » ، « پرداخت » می باشد ؛ مثال :
 
قام الطّلابُ بتلاوهِ القرآن : « دانش آموز به تلاوت قرآن پرداخت » .
 
کَ = مثل ، مانند کالنهرِ (مانند رود ) احمدُ کالأََسد : « احمد مانند شیر است » .
 
لـِ = برای – مالِ لِمحمدٍ (برای محمد ) لَکَ ولِی = برای تو و من
 
ت = این حرف جر برای قسم به کار می رود ؛ مثال : تَاللهِ = بخدا قسم تَرَبّی = به پروردگارم سوگند
 
▪ نکته ۲
 
فعل مضارع اگر با لام امر همراه باشد معادل مضارع التزامی در زبان فارسی ترجمه می شود ؛ مثال :
 
لِنَذهَب الی الصف : « باید به کلاس برویم » . لِأکتُب: باید بنویسم . لِیجلسنَ : باید بنشینند (آن چند زن)
 
لِیَعلمِ الانسان أنَّ جمیعَ الکائناتِ مَسخّرهٌ له : انسان باید بداند که همه ی موجودات تحت اختیار او هستند .
 
▪ نکته ۳
 
فعل کان همراه با حرف لـِ باشد به معنای داشتن ترجمه می شود ؛ مثال : کان لی کتابٌ : کتابی داشتم .
 
● نکته ۴
 
فعل مضارع منصوب اگر همراه لـِ به صورت مضارع التزامی ترجمه می شود ؛ مثال :
 
لنطالعَ کثیراً لِننجحَ فی الامتحان باید زیاد مطالعه کنیم تا در امتحان قبول شویم .
 
▪ نکته ۵
 
لام لـِ ناصبه فعل مضارع لام تعلیل نامیده می شود . زیرا این حرف بیانگر علت انجام کار است ؛ مثال :
 
اَحترِمُ والدیَّ لإنالَ رضا اللهِ : به پدر و مادرم احترام می گذارم برای اینکه به خشنودی خدا نائل شوم .
 
▪ نکته ۶
 
فرق لِ ناصبه با لـِ امر در صیغه هایی که به حذف حرف ن می انجامد و یا در صیغه های جمع مونث که از نظر شکل ظاهری یکسان می باشند تنها در متن جمله است که می توان به فعل امر و یا مضارع منصوب بودن آنها پی برد ؛ مثال :
 
التلامیذُ لِیَکتُبوا رسالهً بمعلّمهم : دانش آموزان باید نامه ای به معلمشان بنویسند .
 
التلامیذُ یذهبونَ الی الصفِّ لیکتُبوا رسالهً بمعلّمهم : دانش آموزان به کلاس می روند تا نامه ای به معلمشان بنویسند .
 
● فارسی به عربی
 
الان زنگ خورد ، برویم به کلاس : قَرَعَ الجرسُ الآنَ ، لِنذهبْ الی الصفِّ .
 


:: بازدید از این مطلب : 15
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 30 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye
 
تکنیک سوم: تغییر ساختار دستوری متن
اگر قواعد دستوری در دو زبان مبدا و مقصد متفاوت است، نیاز است تا متن متناسب با ساختار زبان مقصد تغییر یابد. به عنوان مثال، زبانهایی مانند روسی و آلمانی جملات می تواند زنجیره ای طولانی از کلمات باشند. در این زبانها جملات طولانی بسیار متداول بوده و در ترجمه نیازی به کوتاه سازی جملات وجود ندارد. از سوی دیگر، جملات خیلی طولانی در زبان انگلیسی اصلا متداول نبوده و بایستی اصلاح شوند. در این مورد، مترجم برخی از تغییر های ساختاری و معنایی را در ترجمه متن باید انجام دهد تا به متن سلیس دست یابد. مهمترین چالش در این زمینه ثابت نگه داشتن احساسات و مفاهیم متن است زیرا با تغییر جمله بندی برخی از این موارد تغییر می یابد. توجه داشته باشید در زبان فارسی جملات معمولا کوتاه بوده و جملاتی که در چند خط بیان می شوند بسیار نادر هستند. یکی از تکنیک های مهم در ترجمه متون انگلیسی استفاده از جملات کوتاه است. با تمرین سعی کنید این مهارت را در خود به عنوان یک مترجم تخصصی افزایش دهید.
 
تکنیک چهارم: خواندن متون علمی در زمینه تخصصی
به منظور ایجاد یک ترجمه تخصصی بی عیب و نقص، مترجم باید تا حد امکان بر زمینه تخصصی متن آگاه باشد. خواندن آخرین کتابها و مجلات علمی به شما کمک می کند مهارت های ترجمه خود را بهبود ببخشید. دوفایده مهم در مطالعه متون تخصصی این است که اولا شما با اصطلاحات و سبک این متون تخصصی آشنا خواهید شد. در مرحله دوم، شما با آخرین تحقیقات و اکتشافات علمی آپدیت خواهید شد، که به شما کمک می کند به راحتی مفاهیمی که می خواهید ترجمه کنید را درک نمایید. شما می توانید یک وبلاگ در زمینه ای که به ترجمه تخصصی می پردازید ایجاد نمایید و در آن قسمت هایی جهت تحقیقات علمی و اخبار ایجاد کنید. شما می توانید مقالات آموزشی بنویسید و سپس آنها را به زبانهای دیگر ترجمه کنید (به یاد داشته باشید که برای جلوگیری از نقض حق نسخه برداری حتما درج کنید که کسی بدون ذکر منبع، اجازه استفاده از مطالب ایجاد شده توسط شما را ندارد). این یک ایده خوب مخصوصا برای متجرمین تازه کاری است که مایل به کسب تجربه در ترجمه تخصصی هستند. به یاد داشته باشید که هرچه بیشتر شما در یک رشته و گرایش ها و زمینه های تخصصی آن مسلط شوید، نوشتن و ترجمه متون تخصصی برای شما ساده تر و سریعتر خواهد بود.
 
تکنیک پنجم در ترجمه تخصصی: توجه به اعداد و نمادها
در متون تخصصی بسیاری از اعداد، فرمولها، نمودارها و نمادها وجود دارد که نباید فرآیند ترجمه آن را نادیده گرفت. مفهوم انتقالی در یک صفحه کامل یا حتی فصل را می تواند تغییر کند، اگر مترجم به اشتباه اعداد یا نمادی را اضافه کند. برای جلوگیری از این مسئله، مترجم باید به خوبی موضوع را درک کند. مترجم تخصصی باید توجه زیادی به تمام چیزهای کوچک داشته باشد.
 
تکنیک ششم: همیشه ترجمه خود را ویرایش کنید
یک تکنیک موثر و خوب در ترجمه تخصصی، این است که پس از تکمیل ترجمه ، از یک مترجم دیگر برای اصلاح کار خود کمک بخواهید. بهتر است از مترجمان دیگری که تجربه ترجمه متون تخصصی در این زمینه دارند استفاده نمایید. به این ترتیب، تمام اشتباهات احتمالی که متوجه نشده اید، اصلاح می شود.
 
تکنیک هفتم: تطبیق سبک خود را به نوع سند
در متون علمی و تخصصی، انواع مختلفی از متون که نیاز به فرمت های مختلفی دارند، وجود دارند. اگر شما ترجمه کار آکادمیک هستید، باید در سبکی علمی با عبارات پیچیده و کلمات کمتر رایج ترجمه کنید. از سوی دیگر، اگر میخواهید متنی در مورد کاتالوگ ها یا دستورالعمل های دارویی صحبت می کنیم، بایستی از سبکی متفاوت با سبک آکادمیک استفاده کنیم. این متون توسط افراد عادی یا مبتدیان در زمینه های تخصصی خوانده می شود. به همین دلیل نحوه نوشتار باید بیشتر در دسترس و قابل درک باشد. سبک یک مترجم تخصصی در ترجمه مقاله باید بسیار روشن و مختصر باشد. هم اکنون شما برای ترجمه یک مقاله آماده‌اید درصورتی که می خواهید یک مقاله بنویسید از مقاله ” چگونگی نوشتن و ترجمه مقاله ISI : ریزترین نکات و قواعد ” دیدن فرمایید.
 


:: بازدید از این مطلب : 24
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 30 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye
در این مطلب از وبلاگ ترجمه تخصصی ایرانیان می خواهیم در مورد نحوه ترجمه متون علمی و اهمیت توجه به تکنیک های ترجمه مطالبی را بیان کنیم. به طور کلی ترجمه تخصصی متون علمی با متون روزمره متفاوت بوده و نیاز به تکنیک های خاصی دارد. از آن جا که ترجمه متون مختلف علمی نیازمند تسلط به اصطلاحات و واژگان تخصصی در رشته خاصی است، لذا اولین گام در ترجمه تخصصی، دانش در زمینه تخصصی متن خواهد بود. ترجمه متون تخصصی مانند مقالات مستلزم تسلط بر هر دو زبان مبدا و مقصد، هدف نوشتار و همچنین یک فرد آگاه است که مفاهیم علمی موجود در متن را درک کند. مترجمین تخصصی معمولا افراد تحصیلکرده در رشته تخصصی مورد نظر هستند (این رشته‌ها محدودیتی نداشته و شامل کلیه رشته‌ها مانند: پزشکی، زیست شناسی یا مجموعه علوم انسانی یا مهندسی هستند). گاهی اوقات آنها پژوهشگرانی در زمینه مورد نظر هستند که درجه بالایی از دانش زبانی را دارا بوده و در زبان های مبدا و مقصد دارای آثار تالیفی و پژوهشی زیادی هستند. در این مقاله، ما برخی از بهترین تکنیک های ترجمه تخصصی را برای شما تشریح خواهیم کرد.
 
تکنیک اول : در راستای هدف متن ، ترجمه کنید:
واضح بودن و رسیدن به مفاهیم متن، هدف اصلی ترجمه تخصصی است که باید معنای مفاهیم دقیق متن اصلی را بیان کند. عبارات ابهامی و ساختارهای پیچیده ویژگی های متون ادبی است و نباید در ترجمه متون تخصصی مورد استفاده قرار گیرد. این سخت ترین کار در ترجمه تخصصی است. پیدا کردن واژه های درست می تواند گاهی اوقات چالشی بزرگ برای مترجمین تازه کار باشد که در صورت عدم استفاده درست، موجب ابهام و گاهی تناقض در متن باشد. پیدا کردن جایگزین مناسب برای کلمات علمی همواره کار آسانی نیست و پیش نیاز آن تسلط مترجم بر زمینه تخصصی متن است.
 
مسئله عنوان شده بدون شک مهم ترین تکنیک ترجمه مقاله است. زمانی که قصد ترجمه مقاله دارید حتما بایستی به ساده نویسی توجه داشته باشید. ساده نویسی به معنای بیان اصل مسئله در قالب کلمات دقیق و روشن است و باید در استفاده از کلماتی که موجب ابهام خواننده میشود، خودداری نمایید.
 
تکنیک دوم : نیم نگاهی به اشتباهات داشته باشید:
آنچه در میان مترجمان تخصصی معمول است، توانایی آنها در اصلاح اشتباهات کوچک در متن اصلی است که این مسئله نیازمند این است که متن را با دقت مطالعه نمایند. اشتباهات رایج در کارهای علمی عبارتند از: عدم انطباق بین اعداد ذکر شده در جداول،اشاره اشتباه به نمودارها، و اشکالات تایپی در نماد ها. در این مورد به مترجم توصیه می شود که چنین اشتباهاتی را با ذکر در براکت ها یا پاورقی ها اصلاح کنید.
 
توجه کنید مترجم امانت دار متن است و نمی تواند بدون ذکر متنی را به دلخواه تغییر دهد. هر گونه تغییر در متن اصلی باید به صورت کاملا واضح در ترجمه عنوان گردد. برای مطالعه بیشتر از مقاله ” مشکلات بزرگ ناشی از اشتباهات کوچک ترجمه ” دیدن فرمایید.
 


:: بازدید از این مطلب : 26
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 30 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye
بسیاری از افراد معتقدند ترجمه یک فرآیند آسان است و تصور می کنند تمام کاری که باید انجام دهید این است که کلمات را از متن منبع به کلمات معادل یک متن هدف تغییر دهید. اما در واقع این تصور درست نیست، زیرا اگر ترجمه را به معنای واقعی کلمه انجام دهید، مفهوم مورد نظر را از یک عبارت نمی رساند.
ترجمه یک فرایند بسیار پیچیده است که باید بسیاری از عوامل مانند سبک متن اصلی، صلاحیت مترجم، جدول زمانی اختصاص یافته به پروژه و بسیاری دیگر از موارد در نظر گرفته شود. روش های متعدد به صورت آفلاین و آنلاین برای ترجمه وجود دارد، اما هر مترجم یا توجه به تخصص و زمان مورد نظر روش های قابل اعتماد خود را انتخاب می نماید. در این مقاله، ما نکات ضروری و مفید یک ترجمه شفاهی و یا کتبی را به صورت خلاصه بیان کرده ایم .
 
نکات ترجمه شفاهی
ترجمه هم زمان به عنوان سخت ترین نوع ترجمه شناخته می شود. برای رسیدن به نتایج عالی در این زمینه، انتظار می رود مترجم از ویژگی های شخصی مانند واکنش سریع، ترجمه صریح و ذهن روشن برخوردار باشد. درک و توانایی تجزیه و تحلیل اطلاعات ترجمه شده، توانایی ارتباط عناصر کلیدی در متن و داشتن سطح بالایی از دایره لغات واژگان عوامل موثر در موفقیت یک ترجمه مناسب است.
 
نکات اساسی ترجمه شفاهی عبارتند از:
• آشنایی با موضوع سخنرانی
• یادداشت نکات اصلی سخنرانی
• تقسیر واژه های خاص و کلمات کلیدی قبل از ترجمه
• ایجاد روابط دوستانه بین شما و سخنران
• تلفظ کلمات به روشنی و واضح
• تهیه خلاصه ای کوتاه از سخنرانی
• لذت بردن از آنچه شما انجام می دهید
 
نکات ترجمه متنی (کتبی)
ترجمه نوشته شده کاملا متفاوت از هر نوع ترجمه دیگر است. به عنوان یک اصل، شما می توانید وقت خود را تنظیم کنید، فکر کنید و بهترین ترجمه را انتخاب کنید، از یک فرهنگ لغت و منبع مناسب استفاده کنید، با متخصصین مرتبط با موضوع مشورت کنید، و ترجمه را به زبان بسیار دقیق و صریح ارائه دهید.
 
نکات اساسی ترجمه متنی عبارتند از:
• ترجمه معنی لغات نیست!
• از قبول پروژه ای که می دانید در توانایی شما نیست اجتناب کنید
• مهارت و تجربه ترجمه با زمان همراه است – آن را به یاد داشته باشید!
• سبک اصلی نویسنده متن را تقلید کنید
• از عبارات و واژه هایی مرتبط با آن زبان استفاده کنید
 


:: بازدید از این مطلب : 16
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 30 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye
ترجمه متون پزشکی (Medical translation) شامل ترجمه اسناد فنی، حقوقی، بالینی یا بازاریابی؛ ترجمه نرم افزار پزشکی یا برنامه درسی و طرح درس پزشکی؛ ترجمه بروشور و راهنمای داروها، دفترچه و بروشور تجهیزات پزشکی یا پیراپزشکی است. خدمات ترجمه پزشکی بطور مستمر توسط بیمارستان ها و مراکز علمی استفاده می شود تا تشخیص و درمان بیماران و بخصوص بیماران دارای مشکلات خاص به طور صحیح و دقیق انجام شود.
 
نکات زیر برای افرادی که در حوزه ترجمه پزشکی فعال هستند می تواند مفید باشد:
 
مجوز بگیرید. داشتن مجوز برای ترجمه متون پزشکی همیشه لازم نیست، اما داشتن مجوز برای شما حاشیه رقابتی ایجاد می کند و می توانید نقش فعال تری در این صنعت داشته و ورودی خود را افزایش دهید.
اهداف روزانه خود را تدوین کنید و زمانی را برای استراحت در نظر بگیرید. تدوین اهداف کوتاه مدت در طول روز موجب می شود که سریعتر کار را پیش برده و زمان خود را بهتر مدیریت کنید، در عین حال خسته نشوید. ترجمه فعالیتی ذهنی و خسته کننده است، تدوین اهداف کوتاه مدت به شما کمک می کند از کار زده نشوید. چند دقیقه استراحت در ساعت لازم است و تفاوت زیادی در بازده کار دارد و موجب تمرکز مجدد می شود.
پرت شدن حواس: ترمینولوژی پزشکی یکی از پیچیده ترین و پر از نقیض ترین زبان ها است، در حالی که خطاهای پزشکی می تواند نتایج مرگباری به همراه داشته و زندگی دیگران را تهدید کند. بنابراین زمان ترجمه متون پزشکی، بخصوص ترجمه متون پزشکی حرفه ای، بایستی احتیاط کرد و با تمرکز کامل ترجمه را انجام داد. هر گونه حواس پرتی در حین ترجمه متون پزشکی می تواند نتایج وخیمی به همراه داشته باشد.
کمال: نکته خیلی مهمی است، بایستی در ترجمه متون تخصصی پزشکی دقت کرده و از هر گونه اشتباه اجتناب کرد. ترجمه یک گزارش بیماری یا نتیجه آزمایش به جان بیماران بسته است و کمال در ترجمه پزشکی یعنی حفظ جان کسانی که مدارک و اسناد پزشکی آنها را ترجمه می کنیم. از قدیم گفته اند که «وقت یعنی طلا»، اما در ترجمه پزشکی «دقت یعنی طلا».
تحقیق و تفحص: حتی اگر به زبان تخصصی پزشکی مسلط هستید، فرهنگ لغت خوبی در اختیار دارید، هنوز لازم است که بعضی از واژه ها و اصطلاحات را مورد بررسی و تحقیق قرار دهید و بهترین جایگزین را برای آنها انتخاب کنید. بایستی در اوقات فراغت به ژورنال ها و مطالب جدید پزشکی رجوع کرد و واژه نامه مغزی خود را مرتب به روز رسانی کرد. مترجمی می تواند ترجمه قوی از اسناد و مدارک پزشکی ارائه کند که دارای آگاهی و دانش به روزی از رشته پزشکی و تجهیزات پزشکی باشد.
تمامی اسناد پزشکی عمدتا به انگلیسی ساده باید باشد و توصیه شده است که سطح سختی مطلب در حد استاندارد زبان انگلیسی پایه ۴ تا ۸ مدرسه باشد. هر گونه اصطلاح علمی یا حقوقی بایستی با عبارات ساده شرح داده شود. کلمات پیچیده زبان اصلی بایستی به صورت پاورقی ارائه شوند. حتی سایز فونت و زیر نویس ها و پاورقی ها بایستی دقیقا ترجمه شده و به زبان ساده نوشته شوند. تنها استثنای این مسئله ترجمه متون تخصصی پزشکی برای دانشجویان پزشکی و پیراپزشکی است. ترجمه پزشکی که برای عوام انجام می شود بایستی مطابق سطح آگاهی آنها باشد.
 
مترجم پزشکی بایستی درک عمیقی از موضوع داشته و تحقیق کافی برای انجام ترجمه ای صحیح انجام دهد. یکی از مشکلات ترجمه پزشکی استفاده از کلمات مخفف و مترادف است. بعضی از این مخفف ها یا مترادف ها دارای معانی متفاوت متغیری هستند. با توجه به زمینه محتوا، مترجم بایستی معنی صحیح را انتخاب کند. این حقایق موجب می شود که برای ترجمه متون پزشکی از یک مترجم پزشکی حرفه ای استفاده شود.
 


:: بازدید از این مطلب : 11
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 28 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye
این مطلب نخستین بار در سایت musavis.com منتشر شده و با کسب اجازه از نویسنده در این وبلاگ بازنشر گردید.
 
بسیاری از افراد بر این باورند که ترجمه کار ساده‌ای است، و برای ترجمه کردن، تنها کاری که باید انجام دهید جایگزینی متن مبداء با کلمات معادل در زبان مقصد است. ای کاش اینطور بود، اما چنین فرضی کاملاً اشتباه است، چراکه برخی عبارات، در صورت ترجمه تحت‌اللفظی یا همان ترجمه لغت به لغت، اساساً بی‌معنی خواهند بود. ترجمه فرآیندی بسیار پیچیده است که در آن، مترجم باید عوامل متعددی را در نظر بگیرد، از جمله ژانر یا نوع متن و سبک و سیاق متن مبداء (آنچه باید ترجمه شود)، مهارت در ترجمه متن مورد نظر، مدت زمان اختصاص یافته به پروژه ترجمه، و غیره. با جستجوی ساده‌ای در اینترنت، به نتایج متعددی دست پیدا خواهید کرد که هرکدام از دیدگاه متفاوتی به ترجمه نگاه کرده و یافته‌ها و تجربه‌های ارزشمند خود را در اختیارتان قرار می‌دهند.
 
در این نوشتار کوتاه، چکیده نکات برتر در زمینه ترجمه شفاهی و کتبی تقدیم حضورتان می‌گردد.
 
نکات ترجمه شفاهی
مهم‌ترین و کلیدی‌ترین رهنمودها درباره ترجمه شفاهی:
 
پیش از ترجمه شفاهی، با موضوع سخنرانی به طور کامل آشنا شوید.
نکات کلیدی مربوط به سخنرانی را یادداشت کنید. طی فرآیند ترجمه شفاهی، قطعاً به کار خواهد آمد.
پیش از انجام ترجمه شفاهی، معنی و مفهوم واژگان و اصطلاحات خاص سخنرانی را به زبان مقصد برگردانید.
برای ترجمه‌های پیاپی (Consecutive Translation)، ایجاد ارتباط دوستانه با سخنران یا فردی که قرار است برای ایشان ترجمه کنید بسیار حائز اهمیت است.
به خاطر داشته باشید: کلمات را نجوید! یکی از مشخصه‌های بارز یک مترجم شفاهی زبده، ادای صحیح و شمرده کلمات است.
در پایان سخنرانی، چکیده‌ای از فرازهای سخنرانی را در دست داشته باشید. این کار برای اختتام موفق سخنرانی معجزه می‌کند.
آماده پاسخگویی سریع باشید و توان کار در شرایط دشوار و استرس‌زا را در خود تقویت کنید.
سعی کنید از کاری که انجام می‌دهید لذا ببرید! شما فرصت دوباره‌ای برای این کار نخواهید داشت.
پیام صریح و شفاف سخنران را با بهترین واژگان ممکن به مخاطبین خود منتقل کنید.
مطالب بیشتر  نگاهی به تجربه های عملی یك مترجم شفاهی
نکات ترجمه کتبی
ترجمه کتبی یا ترجمه نوشتاری، چیزی کاملاً متمایز از سایر انواع ترجمه است. اگر بخواهم ترجمه شفاهی را با ترجمه کتبی مقایسه کنم، مقایسه‌ای بین تئاتر (ترجمه شفاهی) و بازیگری فیلم (ترجمه کتبی) در ذهنم تداعی می‌شود. در ترجمه کتبی یک قانون وجود دارد، “نیاز نیست سریعاً عکس‌العمل نشان دهید!”؛ در عوض می‌توانید از زمان خود استفاده نموده و فکر کنید، واژگان معادل بهتر را انتخاب کنید، از دوس همیشگی‌تان “دیکشنری” کمک بگیرید، یا حتی با یک متخصص امر مشورت کنید. همانند سایر انواع ترجمه، ترجمه نوشتاری نیز باید معنا، مفهوم، و آهنگ زبان مبداء را حفظ کند. من به رعایت این سه مورد + اطمینان از عدم جاافتادگی، می گویم “امانتداری”.
 
طی چندین سال فعالیت ترجمه حرفه‌ای، نکاتی که در زمینه ترجمه نوشتاری علاقمندم به شما منتقل کنم عبارتند از:
 
معنا را ترجمه کنید، نه کلمات را!
به درک و شعور خودتان اعتماد کنید – به هنگام ترجمه متون دشوار، بسیار به شما کمک خواهد کرد.
درصورتیکه ترجمه حساس و تخصصی است، حتماً از کمک و راهنمایی فرد بومی (native)  در آن زبان کمک بگیرید. اگر لازم به پرداخت هزینه است، این هزینه را پرداخت کنید، چراکه هزینه برای یادگیری و استفاده از تجربه دیگران، سرمایه‌گذاری برای آینده است.
هیچگاه پروژه‌ای را که در حیطه تخصص شما قرار نمی‌گیرد نپذیرید. آبرو و ایجاد یک تصویر حرفه‌ای از خودتان را به درآمد ترجیح دهید.
به یاد داشته باشید: مهارت‌ و تبحر در ترجمه طی زمان حاصل می‌شوند.
به هنگام ترجمه متون حرفه‌ای یا تخصصی، ریزه‌کاری‌ها ترجمه در محصول نهایی ارائه شده به مخاطب به وضوح نمایان می‌شوند. به آنها توجه ویژه داشته باشید.
شک نکنید که ترجمه خوب، ارزش زمان اختصاص داده شده به آنرا دارد.
نحوه سازماندهی مستندات در یک کشور، ممکن است در کشور دیگر قابل درک نباشد. همیشه تلاش کنید از یک روش متعارف و قابل فهم برای همه افراد با هر سطح از دانش استفاده نموده و با آنها ارتباط برقرار کنید.
در ترجمه نوشتاری، همواره از سبک و سیاق نوشتاری نویسنده اصلی (نوشتار طنزگونه، جدی و منتقدانه، محاوره‌ای، علمی، و غیره) پیروی کنید.
 


:: بازدید از این مطلب : 20
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 28 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye

جهت انجام ترجمه خوب و روان باید نکاتی را مد نظر قرار داد که به اصول ترجمه معروف است. رعایت این اصول، مهارت یک مترجم حرفه ای بشمار می آید.

با پیشرفت روز افزون سیستم های ارتباطی و اطلاعاتی، جهان هستی کوچکتر و بسیار پیچیده تر شده است. با پیشرفت علم و تغییر سطح اطلاعاتی مردم و بهبود روابط فرهنگی، "ترجمه" امری اجتناب ناپذیر می باشد؛ بدین خاطر داشتن مترجمین حرفه ای که اصول ترجمه را رعایت کند، بسیار حیاتی است.

همانطور که قبلا ذکر شد، کل جهان هستی متحمل تغییرات بسیار پیچیده ای در زمینه تکنولوژی و تعلیم و تربیت شده است. این تغییرات مستلزم داشتن سیستم هایی با تحصیلات عالی هستند، مثل برنامه های آموزش مترجم.

آموزش مترجمین امری بسیار حیاتی است که بایستی در اولویت قرار گیرد. مترجمین نمایندگان انتقال پیام از زبانی به زبانی دیگر هستند و نظرات و ارزشهای فرهنگی و گفتاری مهم را حفظ می کنند.

وظیفه مترجم حرفه ای فراهم سازی شرایطی است که نویسنده زبان مبدا و خواننده زبان مقصد بتوانند با یکدیگر تعامل داشته باشند. مترجم از مفهوم متن مبدا استفاده می کند تا بتواند متن جدیدی را به زبان مقصد ارائه دهد.

 

اصول ترجمه برای مترجمین حرفه ای

گام اول برای مترجم حرفه ای شدن، خواندن زیاد ترجمه متون مختلف می باشد، زیرا که ترجمه مستلزم داشتن دانش فعال است، در حالیکه تحلیل و ارزیابی انواع ترجمه ها به دانش غیرفعال نیاز دارد.

 

مترجم خوب کسی است که اطلاعات جامعی در مورد هر دو زبان مبدا و مقصد داشته باشد. وی بایستی موضوعات مختلف را در هر دو زبان مبدا و مقصد بخواند، از جمله ادبیات نوین، شعر معاصر، روزنامه ها، مجلات، تبلیغات، آگهی ها، دستورالعمل ها و ... . آشنایی با این موضوعات مهم است، زیرا که جوانب فرهنگی زبانها را انتقال می دهد.

 نکته دیگری که مترجم حرفه ای باید بداند، مهارتهای "نوشتاری"، یعنی توانایی نوشتن یکنواخت و صحیح در هر دو زبان مبدا و مقصد می باشد. مترجمین حرفه ای باید با انواع سبک نوشتاری و فنون و اصول ویرایش و نقطه گذاری در هر دو زبان مبدا و مقصد آشنایی داشته باشند. ویرایش و نقطه گذاری، کیفیت و خوانایی ترجمه را بهتر می کند.

یکی از مهمترین نکاتی که مترجم حرفه ای باید مد نظر قرار دهد فهم ارزش متن زبان مقصد در داخل چهارچوب گفتمان زبان مبدا می باشد. برای فهم این موضوع، مترجم باید بر تفاوتها و شیوه های مختلف گفتمان هر دو زبان مبدا و مقصد احاطه داشته باشد. بنابراین، مترجم  حرفه ای باید ساختار نهان متن مبدا را هنگام استفاده از شیوه های مختلف گفتمان بکار ببرد.

مترجم حرفه ای بایستی با فرهنگ، آداب و رسوم و محیط اجتماعی گوینده هر دو زبان مبدا و مقصد آشنایی داشته باشد. علاوه بر این، وی باید با انواع رجیسترها، سبک گفتمان و طبقات اجتماعی هر دو زبان آشنا باشد.

استفاده از دیکشنری خود یک مهارت فنی است. همه مترجمین از نحوه استفاده درست دیکشنری ها مطلع نیستند. کلمات با توجه به متن معانی مختلفی دارند و معمولا استفاده از دیکشنری تک زبانه (انگلیسی به انگلیسی) ارزشمندتر است.

مترجم حرفه ای باید با ساختار نقل قول غیر مستقیم و اشکال مختلف گفتار در زبان مبدا آشنا باشد، مثل مبالغه، طنز، تمسخر . آگاهی از این اشکال سخن خلاقیت آنها را بیشتر کرده و منجر به تقویت مهارت فعالانه آنها می شود.

اغلب مترجمین حرفه ای متون خاصی را برای ترجمه انتخاب می کنند و فقط در آن زمینه به کار خود ادامه می دهند؛ بعنوان مثال، مترجم  حرفه ای فقط آثار ادبی، کتابهای علمی و یا متون روزنامه نگاری را ترجمه می کند.

قبل از اینکه مترجم کار ترجمه را آغاز کند، باید کل متن انتخابی را بخواند تا بتواند دستورالعمل ها را درک کند. مترجم باید مطمئن شود که تمام فایل ها و متون مورد نیاز به دست متقاضی رسیده است.

مترجم باید با سبک و لحن نوشتاری احساس راحتی کرده و سپس با مدیر پروژه در میان بگذارد. عدم تسط بر موضوع متن مورد ترجمه باعث می شود وی وقت زیادی را صرف یادگیری لغات کند. عدم داشتن مهارت در برخی از زمینه ها هیچ ایرادی ندارد.

مترجمین حرفه ای فقط در چند رشته خاص مهارت دارند که با مرور زمان و با کسب تجربه بهترین ترجمه ها را ارائه می دهند و به ندرت کاری خارج از حیطه خود انتخاب می کنند.

مترجم حرفه ای بایستی با فرمت فایل آشنایی داشته باشد. فایل ها بایستی با فرمت ترجمه سازگاری داشته باشند.

از کتابهای مرجع، رهنمودهای مربوط به سبک، فرهنگ لغت و پایگاه داده ی اصطلاحات استفاده کنید.

 


:: بازدید از این مطلب : 16
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 28 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye

10- برخی کلمات معادل فارسی ندارند
برخی کلمات در زبان انگلیسی معادل فارسی ندارند. سعی نکنید آن‌ها را حتماً ترجمه کنید. به عنوان مثال چنانچه متنی مربوط به علم کامپیور را ترجمه می‌کنید، حتما می دانید که واژهٔ “windows” نیازی به معادل فارسی ندارد. در واقع بیان معادل فارسی “پنجره‌ها” برای این کلمه در این متن، اشتباه است. این نکته را می‌توانید با کسب آشنایی از واژگان هر حوزه های  علمی رعایت کنید.
11- مفهوم متن را درک کنید
وظیفه شما به عنوان یک مترجم، فقط برگرداندن متن به زبان فارسی نیست. انتقال مفاهیم به بهترین شکل را سرلوحهٔ کار ترجمه قرار دهید. قبل از ترجمه سعی کنید خودتان مفهوم اصلی را درک کنید.  سپس آن را ترجمه کنید. در این صورت شما می‌توانید قسمت‌هایی از متن مبدأ را که با کمی ابهام یا پیچیدگی بیان شده، راحت‌تر به زبان فارسی برگردانید. در واقع می‌توانید مفاهیمی را که درک کرده‌اید، به قلم خود بنویسید.
12- به مترجم ماشینی اعتماد نکنید
این روزها مترجم‌های ماشینی بسیاری در فضای اینترنت خدمات ترجمه رایگان انجام می دهند و به یاری مترجم مبتدی آمده‌اند؛ امّا آیا صحت و اعتبار این مترجم‌ها را بررسی کرده‌اید؟ در میان این مترجم ها فعلا ابزار ترجمه گوگل دقیق ترین این ابزارهاست.  ممکن است روزی از همین روزها، به کمک هوش مصنوعی، مترجم‌هایی به کمک انسان‌ها بیایند که بسیار سریع‌تر و دقیق‌تر از انسان‌ها، ترجمه را انجام دهند؛ اما تا قبل از این اتفاق، به مترجم‌های ماشینی اعتماد نکنید.
این مترجم‌ها بدون توجه به موضوع زمینه‌ای متن، اولین معنی هر کلمه را پیدا کرده و جایگزین می‌کنند. مترجم‌های ماشینی گاهاً ترتیب صفات، موصول‌ها و اصول دقیق جمله‌بندی را رعایت نمی‌کنند اما چون رایگان و سریع هستند، متاسفانه مورد استقبال شدید برخی از مترجمان مبتدی قرار گرفته اند. به جای مترجم ماشینی، یک دیکشنری در کنار دست خود داشته‌باشید و معانی مختلف هر کلمه را تجزیه‌وتحلیل کنید و بهترین و مناسب‌ترین معنی را در متن جایگذاری کنید.
مترجم مبتدی-4
13- ابتدای راه ، متن سخت قبول نکنید
با خودتان صادق باشید. قبول کنید که فعلاً یک مترجم مبتدی هستید و نمی‌توانید ترجمه‌های تخصصی انجام دهید. لازم است که دانش خود را در زمینه‌های زیادی ارتقا دهید. شما نیاز دارید لغت‌های بسیاری یاد بگیرید و در مورد موضوعات علمی مختلفی، اطلاعات حداقلی داشته‌باشید. بنابراین در ابتدای راه، با تقبل ترجمه‌های تخصصی، اعتبار خود را زیر سؤال نبرید؛ اگر از پس ترجمهٔ متن سخت و تخصصی برنیایید، اعتباری که می‌تواند بیشتر شود، از دست می‌رود.
از دیگر رو، با تقبل ترجمهٔ تخصصی و سخت، روحیهٔ خود را از دست می‌دهید. حتماً با خودتان فکر می‌کنید من از پس این ترجمه برنیامدم پس مترجم خوبی نیستم.
قبل از ورود به حوزهٔ جدید، حتماً چند مقاله و نمونه ترجمه از آن تخصص را مطالعه کنید تا علاوه بر کسب حداقل دانش زمینه‌ای در مورد آن، تا حدودی با لغات تخصصی موضوع متن مبدأ نیز آشنا شوید.
14- در صرف زمان خساست به خرج ندهید
شما به عنوان یک مترجم مبتدی، نیاز دارید متنی را که ترجمه کرده‌اید، بارها و بارها مطالعه کنید. هر جمله ای را که می‌نویسید، چندین بار از رو بخوانید. متن خود را از لحاظ دستور زبان فارسی، شیوایی بیان و امانت داری از متن مبدأ، بررسی کنید.
چنانچه سفارش ترجمهٔ فوری قبول کنید، استرس تحویل به موقع باعث می‌شود احتمال خطای شما افزایش یابد. شاید برایتان تمسخر آمیز باشد اما با واقع بینی قبول کنید که حداکثر 4 صفحه در روز، برای یک مترجم مبتدی کافی است.
مترجم مبتدی-اصلی
15- تجربه بر درآمد غالب است
در ابتدای راه، اینقدر به فکر پول و درآمد نباشید. مبلغ را کمی تعدیل کنید تا بتوانید با مشتریان بیشتری تعامل کنید. این کار، مزایای بسیاری برای شما دارد. اول آنکه می‌توانید با پذیرفتن ترجمه‌های بیشتر، تجربهٔ خود را افزایش دهید و در نتیجه، به علم ترجمهٔ خود بیفزایید. سپس آن که مشتریان بیشتری جذب می‌کنید که این کار از لحاظ اقتصادی نیز برای شما مفید است.



:: بازدید از این مطلب : 101
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 27 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye

دقت کنید که تمام جوانب ترجمه را همزمان رعایت کنید
4- اصطلاحات را بشناسید
اصطلاحات، عبارت‌های عامیانه، ضرب‌المثل‌ها و استعاره‌های پرکاربرد زبان انگلیسی را بشناسید. اینگونه میتوانید معنی و مفهوم دقیق متن را درک کنید. گاهی نویسندهٔ متن مبدأ، از اصطلاح یا عبارت عامیانهٔ انگلیسی استفاده می‌کند تا بتواند مفهوم را هر چه بهتر منتقل کند. گاهی نیز ممکن است برای تشریح بهتر یک موضوع، استعاره‌ای پرکاربرد و شناخته شده را ذکر کند.
استفاده از اصطلاحات کمیاب، احتمال کمتری دارد؛ از اینرو دانستن تمام اصطلاحات و ضرب المثلهای زبان انگلیسی، برای شما، حیاتی نبوده و تنها شناخت پرکاربردترین آن‌ها، کافیست.
مترجم مبتدی-3
5-معنی متناسب با متن را پیدا کنید
همانطور که می دانید اکثر کلمات انگلیسی، دارای معانی متعددی هستند. دانستن این معانی، به حرفه ای شدن یک مترجم مبتدی کمک میکند.  گاهی، این معانی با هم در تناقضند. مثلا کلمهٔ oath که هر دو معنی  “قسم” و “فحش” را میدهد.
در برخی موارد نیز، معانی یک کلمه تاحدی به هم نزدیک است که انتخاب معنی درست و متناسب با متن، برای مترجم سخت و پیچیده می‌شود. اگر یک مترجم مبتدی هستید، نگران نباشید.  این مهارت با تمرین ترجمه، به آسانی حاصل می‌شود. به عبارت دیگر، انتخاب معنی درست و مقتضی متن، در ترجمه‌های بعدی آسانتر خواهد بود.
6- ساختار متن و گرامر را یاد بگیرید
اگر به قواعد زبان انگلیسی (گرامر) آشنا نیستید، لازم است به زودی مطالعات خود را در این زمینه شروع کنید. حتماً لازم است زمان افعال، قید، صفت، ترتیب صفات و موصولات و بسیاری قواعد مهم دیگر را بلد باشید تا بتوانید ترجمه‌ای دقیق را انجام دهید. بدون شک اگر در تشخیص هرکدام ناموفق باشید، مطمئن باشید ترجمهٔ شما حق مطلب را ادا نخواهد کرد.
7- اشکالات متن را تصحیح کنید
به هر دلیلی ممکن است متن مبدأ، دارای مشکلات ساختاری یا قواعد گرامری باشد. سعی کنید در حد امکان، آن مشکلات را برطرف کنید. می‌توانید مشکلات فوق را به همراه یادداشتی در متن مقصد، به مشتری تحویل دهید. اما مطمئن باشید که تصحیح اشکالات ساختاری، به ارزش کار شما در سطح یک  مترجم مبتدی، می‌افزاید.
8- لحن متن را رعایت کنید.
مسلماً لحن یک متن علمی با لحن یک متن داستانی تفاوت دارد. میزان رسمیت متون مختلف را در نظر بگیرید و در متن مقصد رعایت کنید. رعایت این نکته حتی برای یک مترجم مبتدی، سخت نیست اما از اهمیت زیادی برخوردار است.
9- دایره واژگان خود را گسترش دهید
با مطالعهٔ کتاب‌های آموزش لغات، دایرهٔ واژگان خود را گسترش دهید. اگر واژگان بیشتری یاد نگیرید، همیشه یک مترجم مبتدی خواهید ماند. کتاب‌هایی از مانند 504 واژهٔ ضروری، واژگان تافل، 400 واژه و 1100 واژه، به ترتیب می‌توانند منابع خوبی برای گسترش دایرهٔ واژگان محسوب شوند.



:: بازدید از این مطلب : 33
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 27 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye

چگونه یک مترجم مبتدی، حرفه ای میشود؟ همه‌ی‌ما می‌دانیم ترجمه، دارای فنون و قواعد ثابتی است. بنابراین، هرکه آشنایی متوسطی با زبان انگلیسی داشته‌باشد، الزاماً نمی‌تواند مترجم خوبی باشد.  یک مترجم حرفه‌ای به قواعد و اصول ترجمهٔ تخصصی مسلط است. یک مترجم خوب باید به دستور زبان‌های مبدأ و مقصد مسلط باشد. و همچنین، اصطلاحات زبان مبدأ، مبانی علمی موضوع متن و اصول حرفه‌ای ترجمه آگاهی نسبی داشته‌باشد.
مترجم مبتدی -1
مترجم حرفه‌ای، فردیست که یا تحصیلات آکادمیک مترجمی زبان انگلیسی داشته، یا در رشتهٔ تحصیلی خود، به درجه‌ای از دانش تخصصی رسیده است که قادر به ترجمهٔ تخصصی متون علمی رشتهٔ تحصیلی خود هست. دستهٔ اول مترجمان آکادمیک، و دسته دوم، مترجمان تجربی را تشکیل میدهند.
در هر دو صورت، چنانچه تمایل به کار ترجمه دارید، بدانید که در ابتدای راه هستید و آموزش‌ها و نکات بسیاری هست که باید آنها را فرا بگیرید.  در ادامهٔ این مطلب، به 15 مورد از مهمترین نکاتی که شما به عنوان یک مترجم مبتدی، نیاز دارید، اشاره شده است.
1- آغاز کار مترجم مبتدی
بدیهی‌ست که مترجم حرفه‌ای، روزی مترجم مبتدی بوده و با کسب دانش و تجربهٔ بیشتر، به مهارت‌های پیشرفتهٔ ترجمه، دست یافته‌است. چنانچه مترجم، تحصیلات دانشگاهی مرتبط با موضوع متن نداشته‌باشد، نسبت به اصطلاحات آن رشته ناآشنا خواهدبود؛ در نتیجه ترجمهٔ دقیق و درستی حاصل نخواهدشد. لذا توصیه می‌شود شما به عنوان یک مترجم مبتدی، ترجمه را از متون عمومی آغاز کنید و پس از کسب مهارت‌های لازم، اقدام به ترجمهٔ تخصصی نمایید.
2- مفهوم را به ترجمه ترجیح دهید
ممکن است قسمتی از متن انگلیسی، متشکل از جملات به هم پیوسته باشد اما در عین حال مفهوم ساده‌ای را بیان کند. شما می‌توانید به جای آنکه جملات را عیناً به فارسی ترجمه کنبد، مفهوم آن را بیان کنبد. در این صورت لازم است مفهوم متن انگلیسی را به صورت کاملاً درست و دقیق درک کنید. سپس آن را با جمله یا جملاتی ساده‌تر به زبان فارسی بیان کنید.
لازم به ذکر است رعایت اصل امانت در نقل قول مطالب، از مسئولیت‌های حرفه‌ای مترجمان است. به عبارت دیگر دقت کنید در خلال انتقال مفاهیم، تحریف اتفاق نیفتد. مسئولیت مترجم، انتقال مفهوم و منظور دقیق و درست متن انگلیسی است؛ بنابراین شما اجازه داربد  مفاهیم و مقاصد متن مبدأ را با جملات ساده‌ای از زبان فارسی به خواننده منقل کنید .
مترجم مبتدی-2
3- مراقب نکات پنهان متن باشید
آنچه در ترجمه و ساده نویسی متن مهم است، توجه به نکات پنهان متن انگلیسی است. دقت داشته‌باشید قسمت‌هایی که از نظر نویسنده، مهم‌تر بیان شده‌اند، در متن ترجمهٔ شما نیز مهم شمرده شوند. به عبارت دیگر موضوعی که از نظر نویسندهٔ متن مبدأ، مهم شمرده شده است، مورد توجه شما (مترجم) نیز باشد.



:: بازدید از این مطلب : 7
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 27 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye

ساختار جمله

آلمانی هم مثل انگلیسی از ساختار فاعل-فعل-مفعول به عنوان ساختار یک جمله ساده و ابتدایی استفاده می کند. مثلا:

(.Ich will das. (I want that

متاسفانه، بعضی از حرف های ربط ساختار جمله را کاملا بهم می ریزند و جمله با فعل تمام می شود. بنابراین ساختار ساده جمله، نحوه مدیریت و کنترل کردن فعل های modal را یاد بگیرید. بعد از آن وقتی به ساختارهای عجیب و غریب و دیوانه کننده می رسید، یادتان باشد کدام فعل ها باعث این بی نظمی در ساختار جمله شده است.

به مثال زیر دقت کنید:

(.Ich bin müde, weil  ich krank bin. (I’m tired because I’m sick

می ببینید فعل bin (am) چطور در انتهای جمله آمده است؟ ترجمه تحت اللفظی و کلمه به کلمه این جمله می شود: “I am tired, because I sick am”. در این حالت می توانید از یک حرف ربط دیگر استفاده کنید و به این ترتیب فعل ربطی دوم جابجا می شود:

(.Ich bin müde denn  ich bin krank. (I’m tired because I’m sick

با این روش bin دقیقا جایی که باید باشد قرار می گیرد.

قوانین کلی یادتان باشد و بعد مواردی را حفظ کنید که از این قانون پیروی نمی کنند. این کار خیلی راحت تر از این است که همه افعال و حرف های ربط و نحوه عملکرد آن ها در جمله را یاد بگیرید. اگر قانون کلی را درست و عمیق یاد بگیرید، کاری که بعدا باید بکنید این است که نخاله ها یا تخطی کنندگان را لیست کنید و یاد بگیرید.

افعال و صرف فعل  باقاعده

در این قسمت هم رویکردی مشابه ساختار جمله را استفاده کنید: مباحث ابتدایی و صرف فعل و قسمت سوم فعل را یاد بگیرید.

اگر می توانید مقدمات، به ویژه افعال با قاعده آلمانی را یاد بگیرید، شروع خوبی خواهید داشت و احتمال موفقیت شما از بقیه بیشتر است. بعد از آن، اگر به فعلی بی قاعده رسیدید، تنها کاری که باید بکنید این است که افعال عجیب و آن هایی را که با قوانین اصلی مغایر هستند حفظ کنید.

پسوندهای صفت ساز

از شباهت های بین پسوند حرف تعریف اسم معرفه و پسوندهای صفت ساز استفاده کنید.

همانطور که قبلا گفتیم، وقتی یک بار قوانین اساسی را یاد بگیرید، بعد از آن فقط کافی است مثال هایی را یاد بگیرید که از الگوهای عادی پیروی نمی کنند.

هر چیزی را با  تکنیک حفظ کنید

البته گفتن این که "همه مباحث آلمانی را حفظ کنید!" خیلی ساده است. اما واقعا چطور می شود این همه جنسیت برای اسم، پسوندهای صفت ساز و افعال بی قاعده را حفظ کرد؟ چند تکنیک وجود دارد که می توانید از آن ها کمک بگیرید.


فهرست درست کنید

می دانم همه شما مثل من نیستید، اما من عاشق لیست درست کردن هستم.

من خیلی دقیق هستم و همه کارهایی که انجام می دهم برنامه ریزی شده است، به همین دلیل وقتی می خواستم واژگان انگلیسی یاد بگیرم، از فلش کارت استفاده کردم تا در یادگیری به من کمک کند.



:: بازدید از این مطلب : 2
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 24 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye


فکر کنم تعداد کسانی که از گوش دادن به صحبت های استادشان لذت ببرند، به تعداد انگشتان دست باشد. چرا می خواهید حرف های آن ها را بفهمید؟ چون می خواهید نمره های خوب بگیرید. چرا؟ چون فارغ التحصیل شوید. چرا؟ چون یک شغل خوب پیدا کنید، تا در کارتان موفق باشید، تا به رضایت فردی برسید و موفقیت های مالی به دست آورید.

و این انگیزه اصلی، یعنی رضایت شخصی و موفقیت مالی، می تواند انگیزه فوق العاده ای باشد، و این انگیزه خیلی برتر و والاتر از فهمیدن هر کلمه ای است که استاد می گوید.

به دلایل خودتان برای یادگیری زبان آلمانی فکر کنید و هروقت حس کردید انگیزه تان دارد کم می شود، به مهم ترین دلیلتان فکر کنید.

    وقتی انگیزه تان را پیدا کردید، به  آن بال و پر بدهید

وقتی انگیزه ای پیدا کردید که شما را هیجان زده و تشویق کرد که زبان آلمانی را به خوبی صحبت کنید و به سمت بومی شدن پیش بروید؛ باید به این انگیزه اهمیت بدهید. از آن استفاده کنید و به آن بال و پر بدهید.

اگر دلیلتان گذراندن یک تعطیلات تابستانی فوق العاده در آلمان است، با یاد گرفتن و تقویت واژگان به این انگیزه بها بدهید.

در این تعطیلات قرار نیست درباره Weihnachten (Christmas) یا Schneemänner (snowmen) صحبت کنید. در عوض باید کلماتی مثل Wiese (علفزار، اغلب به عنوان جایی برای ییلاق یا پیک نیک استفاده می شود که عموما کنار رودخانه است) و Sonnenbrand (sunburn) را یاد بگیرید تا وقتی می خواهید به Apotheke (pharmacy) بروید و Sonnenschutzmittel (sunscreen) بخرید، دست و پایتان را گم نکنید.

    مباحث مقدماتی و پایه را حفظ کنید تا یادگیری آسان شود

هیچ راهی برای فرار از این واقعیت یا دور زدن آن نیست! باید بعضی قسمت های زبان آلمانی را حفظ کنید، و این قسمت ها مباحثی در گرامر و دستورزبان آلمانی هستند.

در بعضی موارد، هیچ قانون یا دستورالعملی نیست که به شما کمک کند. فقط با تکرار کردن و مواجهه با بعضی نکات دستوری می توانید آن ها را یاد بگیرید. هرچند اگر زود به فکر بیافتید و نکات و حقه ها را حفظ کنید، می توانید فرآیند یادگیری را بهبود ببخشید.

در ادامه به شما می گوییم کدام قسمت های آلمانی را باید حفظ کنید:

اسم ها

این نکته را حفظ کنید که هر جا اسمی دیدید یا اسمی به کار بردید، همیشه و حتما این اسم جنسیت دارد. همزمان با یادگرفتن اسامی، جنسیت آن ها را هم حفظ کنید تا بعدا به مشکل نخورید.

هروقت به اسمی رسیدید، چک کنید که جنسیت آن را درست تشخیص دادید یا نه. زیاده گویی نکنیم، اما اگر جنسیت هر اسمی را درست یاد بگیرید، درست هم می توانید آن را تعیین کنید. و زمانی می فهمید این مبحث را به خوبی یاد گرفتید که دیگر حتی به آن فکر هم نکنید و کاملا ناخودآگاه جنسیت درست کلمات را بگویید. همچنین نکاتی درباره اسامی مرکب آلمانی را هم بخوانید.



:: بازدید از این مطلب : 7
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 24 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye

لقمه بزرگ تر از دهانت بر ندار!

این جمله را در کودکی بارها شنیدیم و بزرگ ترها همیشه موقع غذاخوردن به ما هشدار می دادند؛ چون اگر لقمه ای بزرگ تر از دهانمان بود، ممکن بود خفه شویم.

این نصیحت نه تنها برای غذا خوردن خوب است، بلکه در تمام جنبه های زندگی روزمره هم می شود از آن استفاده کرد؛ مثلا در رویکرد ما برای یادگیری یک زبان خارجی یا زبان دوم بسیار کاربردی است.

اگر برای رسیدن به هدفی که برای آن آماده نیستیم، بیش از حد تلاش کنیم، یا اهدافی داشته باشیم که آنقدر بزرگ هستند که نتوانیم یکجا به آنها برسیم، جز شکست و سرخوردگی نتیجه دیگری برای ما ندارد.

با شکستن کارها، وظایف و حتی هدف ها به قسمت ها و تکه هایی که با توانایی ها و استعدادهای ما متناسب باشد، شانس بیشتری برای موفقیت داریم.

با شکستن هدف های بزرگ، مثل یادگیری زبان آلمانی، به تسک های کوچک تر و محقق کردن آن ها در طول زمان، ما مطالب جدیدی را که می خوانیم با مطالب که از پیش یاد گرفتیم ربط می دهیم و به این ترتیب یادگیری به یک روند عادی و نرمال تبدیل می شود.

در این مقاله و در دو قسمت نکاتی را به شما می گوییم که برای یادگیری زبان آلمانی به شما کمک می کند.

پس کمربندتان را ببندید و آماده  حرکت شوید!


زبان آلمانی یاد بگیرید

    انگیزه تان را کاملا بشناسید و  همیشه آن را به یاد داشته باشید

چرا می خواهید زبان آلمانی یاد بگیرید؟

آیا برای سفری که در پیش رو دارید خودتان را آماده می کنید؟ اخیرا بعضی از اقوامتان را برای اولین بار دیدید و می خواهید با آن ها به زبان بومی شان سخن بگویید؟ می خواهید یک معلم یا مدرس چند زبانه باشید؟ شاید هم می خواهید در حرفه ترجمه مشغول به کار شوید.

به تعداد آدم هایی که زبان آلمانی یاد می گیرند، انگیزه و دلیل برای یادگیری وجود دارد. به این فکر کنید که چرا می خواهید زبان آلمانی یاد بگیرید.

اگر ساده ترین جوابتان این است که "چون می خواهم به آلمان سفر کنم"، به این فکر کنید که چرا می خواهید به آلمان سفر کنید.

عمق دلیلتان را بفهمید. می خواهید آنجا چه کار کنید؟ موفقیت برای شما چه معنایی دارد؟ شاید قرار است به یک مدرسه آلمانی بروید و در این صورت احتمالا باید زبان آلمانی یاد بگیرید تا حرف معلمتان را بفهمید. این یک دلیل کاملا واضح است، اما آنقدر این سوال را از خودتان بپرسید که چرا آلمانی یاد می گیرید تا به جوابی کاملا درست برسید و انگیزه قوی برای یادگیری آلمانی باشد.



:: بازدید از این مطلب : 8
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 24 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye

رویکردهای کارآمد و مؤثر در ترجمه

اولین و مهم ترین موضوعی که امروزه یک مترجم با آن سرو کار دارد نوع ابزاری است که در روند ترجمه استفاده می کند. در دوره قلم و ماشین تحریر این موضوع از حساسیت کمتری برخوردار بود اما امروزه به دلایل متعدد، فن ترجمه وابستگی تقریبا کاملی به رایانه پیدا کرده است.

شما به عنوان یک مترجم باید با نرم افزارها و فرهنگ های لغت کامپیوتری و اینترنتی آشنایی کامل داشته باشید. گاهی اوقات لازم است برای ترجمه بهتر یک متن، اطلاعاتی در زمینه موضوع متن داشته باشید. برای کسب این اطلاعات نیز می توانید از اینترنت به عنوان منبعی گسترده و در دسترس استفاده کنید.

internet

آشنایی شما با موضوع ترجمه باعث می شود که ترجمه شما خواناتر و شیواتر باشد. همچنین اگر بخشی از متن اصلی حذف شده باشد اطلاعات شما در زمینه این موضوع می تواند این نقیصه را پوشش دهد.

چند برداشت غلط رایج درباره ترجمه و مترجم

1.هر شخصی با یادگیری دو سال از درس زبان در دبیرستان یا با سه سال زندگی در یک کشوردیگر می تواند متنی را ترجمه کند.

2.تفاوتی بین ترجمه آوا نویسی و حرف نگاری وجود ندارد.

3.یک مترجم خوب نیازی به کتاب های مرجع ندارد.

dictionaries

4.رایانه ها به زودی جایگزین مترجم می شوند.

5.مترجمین نیازی به دانستن هجای لغات ندارند زیرا می توانند ازمرورگر هجای لغات در رایانه خود استفاده کنند.

6.یک مترجم  خوب  بدون ویرایش یا غلط گیری کار را تمام  می کند.

7.مترجمین خوب و موفق به وفور یافت می شوند.

8.اگر می توانید به یک زبان خارجی تایپ کنید پس مترجم قابلی هستید.

9.مترجمین می توانند به سادگی وبه طرز مشابهی از زبان مبدا به مقصد وبالعکس ترجمه کنند.

10.یک کتاب راهنمای فنی یکصد صفحه ای که نگارش و تهیه آن  توسط سه نفر به مدت چهار ماه زمان می برد طی دو روز توسط یک مترجم به زبان دیگری ترجمه می شود.

سخن آخر

باگذر زمان مترجم باید به بسط و گسترش فنون ترجمه  بپردازد. درحقیقت یکی از جالب ترین ویژگی ها در مورد ترجمه این واقعیت است که ذهن یک مترجم هرگز بیکار یا راکد نیست، بلکه تقریبا همواره در چالش با اموربدیع، موضوعات نو، دانش جدید و ایجاد احساس نیاز به همگامی تحولات زبانی  با حوزه های مختلف دانش انسانی ونیز با رویدادهای کلی جهان می باشد. از این رو افراد اندکی در دنیای کنونی می توانند حوزه ای گسترده را همانند یک مترجم پوشش دهند. در کار ترجمه  هر روز چالش های جدیدی را مشاهده کرده و بالطبع مشکلات  جدیدی را باید حل کنیم. در نتیجه می توان چنین ادعا نمود که مترجمین پویا و موفق همواره در حال توسعه و پیشرفت  فنون  جدید ترجمه و یافتن پاسخ های نو در این زمینه مطالعاتی می باشند.

در این مقاله سعی کردیم به تکنیک های کلیدی ترجمه بپردازیم و در مورد بایدها و نبایدهای یک مترجم بحث کنیم. لطفا نظرات خود را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید تا بتوانیم این مقاله را ارتقا دهیم.



:: بازدید از این مطلب : 4
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 23 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye

برای ترجمه از کجا باید شروع کنم  و تکنیک های کلیدی ترجمه کدامند؟ در این مقاله سعی می کنیم با نگاه کاملا علمی و جامع به بیان تکنیک های کلیدی ترجمه بپردازیم. از شما می خواهم که نظرات خود را در بخش نظرات این مقاله منتشر کنید تا بتوانیم از نظرات شما در بهبود مطالب این مقاله استفاده کنیم.

با توجه به سرعت فزاینده رشد علم و تکنولوژی و انتشار مقالات و مطالب جدید علمی به زبان انگلیسی، ترجمه متن انگلیسی به فارسی به یکی از دغدغه های دانشجویان و اهالی علم تبدیل شده است. کسب این توانایی برای زبان آموزان نیز امری ضروری است. اما همیشه این سوال وجود دارد که برای ترجمه از کجا باید شروع کنم و چه فنونی را باید بیاموزم؟

تقریبا تمامی متخصصین ترجمه براین باورند که برای انجام ترجمه تنها  یک رویکرد مؤثر وجود ندارد؛ بلکه با گذر زمان مترجمین از تکنیک های شخصی که باعث بهبود کیفی و سرعت ترجمه آن ها می شود استفاده می کنند. همین طور قوانین و چارچوب های ارائه شده در ترجمه برای همه افراد به یک میزان کاربرد ندارند در عین حال روش های معینی در انجام ترجمه وجود دارند که تقریبا به هر مترجمی جهت نیل به دقت  بیشتر و بازده بالاتر کمک می کنند. در این مقاله به تکنیک های کلیدی ترجمه که تقریبا در میان مترجمین حرفه ای و نیمه حرفه ای مشترک است می پردازیم.

نکات اولیه واساسی در ترجمه

فرض کنید متنی برای ترجمه به شما داده شده است. پیش از آغاز انجام ترجمه لازم است چند پرسش اساسی از خود بپرسید که عبارتند از:

translator-1

1.آیا این متن خوانا می باشد؟

2.آیا با موضوع متن به اندازه کافی آشنایی دارم تا از پس کار برآیم ؟

3.آیا به منابع زبان شناسی از قبیل فرهنگ های لغت و منابع ارتباطات انسانی جهت استخراج معانی لغات جدید دسترسی دارم؟

4.آیا این متن کامل است یا قسمت های جا افتاده ومحذوف دارد؟

5.آیا قادر هستم در مهلت تعیین شده کار ترجمه این متن رابه اتمام برسانم؟

6.آیا دلیل خوبی جهت انجام ترجمه دارم (مثلا این که آیا ترجمه را  به عنوان یک تجربه صرفا آموزشی، وسیله ای برای کسب لذت شخصی، کمک  به یک دوست یا همکار و یا دریافت پاداش و حق الزحمه مناسب انجام می دهید)؟

پس از پاسخگویی به تمام این سوالات و احساس رضایت خاطرآماده اید که کار ترجمه را شروع کنید.



:: بازدید از این مطلب : 8
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 23 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye

فن ترجمه و نکات مهم ترجمه :امروزه هر فردي كه اندكي زبان انگليسي مي‌آموزد به ترجمه‌ي نوشته‌هايي از اين زبان مي‌پردازد و خود را مترجم خوبي مي‌داند.ترجمه دارای نکات و فنون خاصی است که اگررعایت شود کیفیت ترجمه را بالامی برد.
اما نکات مهم ترجمه چیست ترجمه‌ي خوب چه ترجمه‌اي است؟

الف) ترجمه‌اي است كه در برابر هر واژه بيگانه، برابر فارسي آن را گذاشته باشد.
ب) ترجمه‌اي است كه منظور نويسنده‌ي زبان بيگانه را با واژگاني كه مترجم مناسب مي‌داند بيان نماید.
ج) ترجمه‌اي است كه برابرهاي مناسب واژه‌هاي بيگانه را در ساختار دستوري زبان فارسي بيان نماید.

روژه كايوا (Roger Caillois) درفن ترجمه و نکات مهم ترجمه گفته است:

“خوب ترجمه كردن آثار شكسپير يا پوشكين به فارسي يعني نوشتن متني كه شكسپير يا پوشكين اگر به جاي امكانات زبان انگليسي يا روسي امكانات زبان فارسي را در اختيار مي‌داشتند آن را مي‌نوشتند.

پس ترجمه خوب نه ترجمه‌ي لفظ به لفظ است و نه ترجمه‌ي اديبانه(اما غير امين)، بلكه عبارت است از ابداع متني(اعم از واژگان و جمله‌بندي و سبك) كه نويسنده اگر زبان مادريش همان زبان مترجم مي‌بود آن را مي‌نوشت.|فن ترجمه و نکات مهم ترجمه

چنين ترجمه‌اي مستلزم دانش و هوش و تخيل بسيار است و البته بايد آن را كمال مطلوب ترجمه دانست.

من ادعا نمي‌كنم كه چنين ترجمه‌اي تحقق‌پذير باشد، اما مي‌گويم مترجم خوب كسي است كه مي‌كوشد تا هر چه بيشتر به آن نزديك شود.”

بنابراین، يك مترجم خوب كه مي‌خواهد ترجمه‌ي خوبي بر جاي بگذارد دست‌كم بايد سه ویژگی داشته باشد:

     آشنا بودن به زبان بيگانه از نظر واژگان و ساختار زبان
      آشنا بودن به زبان فارسي از نظر واژگان و ساختار زبان
      آشنا بودن به موضوعي كه مي‌خواهد ترجمه كند



:: بازدید از این مطلب : 10
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 23 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye

انواع تغییر در ترجمه

انواع تغییر در ترجمه به هفت دسته تقسیم می‌شود:
۱- قرض گرفتن borrowing در ترجمه

این نوع از ترجمه به معنای انتقال بدون تغییر جمله، اصطلاح یا واژه از زبان مبدأ به زبان مقصد است. مثل کلمات SMS، Bank، hotel، Stop و یا عبارت good-bye party و موارد مشابه دیگر که بیشترین تناظر صوری را دارند و ترجمه‌ی آن‌ها فقط تبدیل حروف انگلیسی به فارسی است. در این تغییر گاهی ترجمه‌ی واجی صورت می‌گیرد یعنی فقط نوع صداهای بین حروف تغییر می‌کند تا در زبان مقصد شکل بهتری داشته باشد؛ مانند؛ استوپ و استاپ و یا مسکو و ماسکو
۲- قرض گرفتن ترتیب کلمات claque در ترجمه متون

در این نوع از تغییر ترتیب قرارگیری کلمات حفظ می‌شود مانند An encyclopedia for children به معنای یک دائره‌المعارف برای کودکان
۳- ترجمه‌ی تحت‌اللفظی Literal translation

ترجمه‌ی لغت به لغت جمله در زبان مبدأ با حفظ ترکیب لغات طبق دستور زبان مقصد را ترجمه‌ی تحت‌اللفظی می‌گویند. سه مورد گفته‌شده در بالا ترجمه‌ی مستقیم Direct Translation نام دارند.
۴- ترجمه‌ی تبدیلی Transposition

در این نوع از ترجمه نقش دستوری کلمات در جمله‌ی مبدأ و مقصد متفاوت است؛ یعنی اگر یک کلمه در زبان مبدأ در قالب اسم باشد، ممکن است در زبان مقصد به شکل فعل یا صفت ظاهر گردد. تبدیل نقش دستوری در تمام زبان‌های دنیا امکان‌پذیر است.
۵- ترجمه‌ی تعدیلی modulation

این نوع از ترجمه علاوه بر اینکه، ترتیب واژگان و شکل دستور زبانی جملات از زبان مبدأ را به مقصد تغییر می‌دهد، بلکه دیدگاه و بیان نویسنده را هم تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. برای مثال جمله‌ی Learning Russian is a difficult job به معنای «یادگرفتن زبان روسی کار دشواری است» می‌تواند به شکل «یادگرفتن زبان روسی کار ساده‌ای نیست» بازنویسی شود. درواقع مترجم با این کار در پی نزدیکی هرچه بیشتر جمله‌ی ترجمه‌شده با زبان مقصد است.
۶- ترجمه‌ی معادل‌نویسی Equivalence

این نوع از ترجمه بیشتر برای اصطلاحات و ضرب‌المثل‌ها کاربرد دارد. درواقع باکم و زیاد کردن واژگان و یا استفاده‌ی معادل آن‌ها در زبان مقصد، تناظر صوری را به حداقل می‌رسانیم و یا از بین می‌رود ولی در مقابل رسایی جمله به حداکثر می‌رسد. به‌عنوان‌مثال عبارت strike while the iron is hot را به شکل «تا تنور داغ است نان را بچسبان» ترجمه می‌کنیم.
۷- ترجمه‌ی فرهنگی Adaptation

برخی عبارات و اصطلاحات در زبان مقصد دارای هیچ معادلی نیستند و نویسنده ناچار است یا آن را بیافریند و یا از دیگر مسائل که نسبتاً با موضوع در یک‌جهت قرار دارند استفاده کند. مثلاً عبارت Acts of God را با توجه به ترجمه‌ی Equivalence می‌توانیم «سوانح طبیعی» ترجمه کنیم ولی در موادی که این معادل با موضوع ما همخوانی ندارد باید از واژگانی مثل «غضب الهی یا قهر طبیعت» استفاده کنیم. درواقع در این نوع از ترجمه، نزدیکی به فرهنگ و طرز فکر خواننده اهمیت ویژه‌ای دارد.
چهار نوع ترجمه‌ی آخر از موارد ذکر شده، از نوع ترجمه‌ی آزاد oblique translation هستند.
در انتهای کار بازهم لازم است ترجمه‌ی خود را بازخوانی و اصلاحات املایی و دستوری و علامت‌گذاری را روی متن خود اعمال نمایید.



:: بازدید از این مطلب : 6
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 21 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye

در گام بعدی توجه به نوع و زمان فعل اهمیت ویژه‌ای دارد. در زبان انگلیسی Must نشانگر اجبار از سمت نویسنده به مخاطب و Have to نشانگر اجباری است که خارج از اختیارات گوینده یا نویسنده است،Should صلاح شنونده یا مخاطب را در نظر دارد و Are Supposed to وظیفه یا تکلیف فرد را معین می‌کند. این‌ها مواردی هستند که در گرامر زبان انگلیسی به‌طور کامل تشریح شده‌اند.
دانستن سبک style نوشته‌ای که در حال ترجمه‌ی آن هستیم به ما کمک می‌کند تا شیوه‌ی بیان متن را خود را متناسب با سبک انتخاب کنیم. مثلاً سبک می‌تواند رسمی، محاوره‌ای، کوچه‌بازاری، علمی، طنزآمیز، کنایه‌آمیز و … باشد.
به‌عنوان نمونه عبارت How did you become unemployed می‌تواند در قالب «چطور شد که از کار بیکار شدی» یا «چگونه شغل خود را از دست دادید» ترجمه شود. انتخاب با نویسنده است که متناسب با سبک و سیاق متن اصلی کدام قالب را انتخاب نماید.
ممکن است بعد از ترجمه‌ی یک پاراگراف، یکپارچگی جملات برای رساندن مطلب موردنظر به دلمان ننشیند. در این موارد پیوستگی ساختاری cohesion بین جملات دچار اشکال است و به پیوستگی معنایی coherence هم آسیب رسانده است. نشانه‌گذاری و استفاده‌ی به‌جا از حروف ربط تا حدودی این مشکل را حل می‌کند.
در گام بعد برای چیدمان واژه‌ها در کنار هم باید به دستور زبان مقصد توجه داشته باشیم. مثلاً در جملات انگلیسی فعل در ابتدای جمله قرار می‌گیرد حال‌آنکه در فارسی فعل باید در انتهای جمله باشد. پس بعد از شناسایی عناصر جمله باید هرکدام را در جایگاه درست قرار دهیم. درواقع نباید شکل جمله‌ی ما تحت‌اللفظی باشد و دستور زبان فارسی را تابع گرامر انگلیسی کنیم. نباید جمله به‌گونه‌ای باشد که خواننده متوجه شود که این جمله ترجمه فارسی یک جمله‌ی انگلیسی است.
ساختن جمله‌ای به زبان مقصد با حفظ فرم زبان مبدأ، تداخل زبانی linguistic interference نام دارد. به زبان ساده‌تر تداخل زبانی تأثیر زبان مبدأ روی زبان مقصد را نشان می‌دهد که می‌تواند مثبت یا منفی باشد. اثر مثبت باعث سرعت در ترجمه می‌شود مانند واژگان مشترک بین دو زبان و اثر منفی ترکیب جمله‌بندی در زبان مقصد را به هم میزند و از خوانایی آن کم می‌کند.
زمانی که ترتیب قرار گرفتن لغات در جمله‌ی مبدأ و مقصد مشابه باشند، تناظر صوری formal correspondence رخ می‌دهد. برای نمونه turn right به معنای «بپیچ به راست» دارای تناظر صوری است. اگر بخواهیم در تمامی موارد تناظر صوری را رعایت کنیم باعث بروز تداخل زبانی منفی می‌شویم.
عملیات جابه‌جایی عناصر جمله shifting، چالشی برای مترجم است که توانایی خود را در جمله‌سازی و انتقال محتوا نشان دهد. در اینجا مترجم باید از فرم زبان مبدأ فاصله بگیرد و تا آخرین حد به فرم جملات در زبان مقصد نزدیک شود. با توجه به آنچه در مورد تناظر صوری گفته شد، هرچه میزان جابه‌جایی بیشتر باشد تناظر صوری کاهش می‌یابد.



:: بازدید از این مطلب : 8
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 21 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye

در قدم اول شما باید متنی که قصد ترجمه‌ی آن رادارید، بخوانید. بهترین واحد برای ترجمه کردن، جمله است. اگر بخواهید از کلمه شروع کنید قطعاً در یکپارچگی معنا و مفهوم با مشکل مواجه خواهید شد و اگر از پاراگراف استفاده کنید امکان جا افتادن برخی جمله‌ها وجود دارد و بازگشت به عقب و مطالعه‌ی مجدد جمله به جمله زمان‌گیر خواهد بود. اگر در مواجهه با یک جمله در زبان مبدأ تنها با یافتن نهاد و گزاره شروع به ترجمه کنید، تحلیل دستوری structural analysis جمله را رعایت کرده‌اید؛ و ممکن است جمله‌ی شما منطقی به نظر برسد ولی برخی مفاهیم تنها در صورتی درست منتقل می‌گردد که مترجم شناخت درستی از فرهنگ و محیط زبان مقصد و حال و هوای نوشته داشته باشد. به این نکته تحلیل کلام discourse analysis گفته می‌شود. ازاین‌رو ضرورت خواندن متن ثابت می‌شود. شما اگر قبل از شروع ترجمه در جریان کلیات موضوع نباشید هیچ‌گاه نمی‌توانید به تحلیل کلامی را روی ترجمه‌ی خود پیاده‌سازی کنید.
به این موضوع توجه داشته باشید نهاد همواره یک اسم است و گزاره توضیحاتی در مورد آن اسم که به شکل فعل ظاهر می‌گردد. پس اسم و چند صفت و حرف تعریف آن را نهاد و فعل با متمم و قید و مفعول را گزاره در نظر می‌گیریم.
در جمله‌های کوتاه، با یک‌بار خواندن جمله عموماً پیام جمله را می‌توان فهمید و جمله را به زبان مقصد ترجمه کرد اما برای جمله‌های بلند بهتر است بعد از یک‌بار خواندن کلمات جدید و مهم را مشخص و بعد از یافتن معنی آن‌ها به سراغ ترجمه‌ی جمله برویم. یک کلمه ازلحاظ اینکه تعیین‌کننده‌ی پیام جمله باشد مهم تلقی می‌شود.
گاه پیش می‌آید که معنای یک جمله یا عبارت با جمله‌ی ما همخوانی ندارد. در زبان انگلیسی کلماتی هستند که در جایگاه‌های مختلف معانی متفاوتی دارند. برای مثال واژه‌ی Party به معنای مهمانی است اما در عبارت French Socialist party به معنای حزب است و یا در عبارت third party به معنای شخص است. ازاین‌رو داشتن یک فرهنگ لغت کامل به ما کمک بزرگی می‌کند.
برخی دیگر از کلمات در غالب یک عبارت معنای تازه‌ای به خود می‌گیرند به این‌گونه ساختارها اصطلاح یا idioms گفته می‌شود. در مواجهه با اصطلاحات، تشخیص و یافتن معادل درست در زبان مقصد، حرف اول را می‌زند. برای مثال عبارت let the cat out of the bag به معنای«لو رفتن راز» است. میبینید که این معنی با هیچ‌یک از واژگان عبارت تناسب ندارد.
دسته‌ی بعدی واژگان، ضرب‌المثل‌ها یا proverb هستند. اصطلاحات به یک شخص یا موضوع خاص اشاره می‌کنند ولی ضرب‌المثل‌ها در پشت خود یک حقیقت کلی دارند و از سخن یک فرد مهم سررشته می‌گیرند و برای نصیحت و موعظه استفاده می‌شوند. برای مثال Look before you leap به معنای بی‌گدار به آب زدن است.



:: بازدید از این مطلب : 13
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 21 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye

اپلیکیشن زلو (zello) یکی از اپلیکیشن های غیر ایرانی است که شما با استفاده از آن می توانید با هزاران غیر ایرانی دوست شوید، با آنها ارتباط برقرار کنید. با آنها صحبت کنید و از این طریق به صورت روزانه آموزش زبان انگلیسی خود را تکمیل تر کنید.

علاوه بر اپلیکیشن زلو می توانید با استفاده از نرم افزارهای چت تصویری با دوستان خود در بقیه کشورهای دنیا چت کنید. با آنها صحبت کیند و تجربیات خود را به اشتراک بگذارید.
 
شرکت در کلاس های حضوری جهت تقویت زبان انگلیسی

به قطع یقین کلاس های حضوری زبان انگلیسی تاثیر بسیار زیادی در تقویت زبان انگلیسی شما خواهد داشت. وجود افرادی مثل شما که خواهان یادگیری زبان انگلیسی هستند به شما انگیزه ادامه راه را میدهد. به شما اشتیاق می دهد. اما شرکت در کلاس های حضوری در کنار مزایای فوق العادش همواره همراه با محدودیت های زمانی و مکانی بسیاری بوده است. و همین امر باعث شده است که آمار و ارقام در حوزه آموزش زبان انگلیسی به صورت حضوری نشان دهد که کلاس ها فقط شامل ۵ درصد افرادی هستند که نیاز دارند زبان انگلیسی را فرابگیرند.
مهم ترین موانع یادگیری و تقویت زبان انگلیسی کدام است و چگونه می شود بر آن غلبه کرد؟

 
تقویت زبان انگلیسی
 

بر اساس نظر کارشناسان حوزه آموزش زبان انگلیسی، مهم ترین دلیل موفقیت و یا حتی عدم موفقیت زبان آموزان، خود زبان آموزان هستند.

شما می توانید باعث و مهم ترین دلیل موفقیت خود باشید.

اینکه چقدر روی انگیزه ها و نیرو محرکه های یادگیری و تقویت زبان انگلیسی وقت و انرژی صرف می کنید حائز اهمیت خواهد بود.

هر چقدر انگیزه های شما بیشتر باشد، مغزتان پذیرش بالاتری خواهد داشت.

چنانچه انگیزه کافی برای یادگیری زبان انگلیسی ندارید با تفکر روی مطالب ابتدای همین مقاله سعی کنید این انگیزه را در خودتان بوجود بیاورید.

احاطه شدن در بین محصولات آموزشی جذاب به شما همواره انگیزه و اشتیاق لازم را جهت یادگیری و تقویت زبان انگلیسی می دهد.
از روش های تقویت زبان انگلیسی و مهارتهای آن چه می دانید؟  

مهارتهای زبان انگلیسی به چهار دسته اصلی تقسیم می شود:
مهارتهای شنیداری
مهارتهای گفتاری
مهارتهای نوشتاری
مهارتهای خواندن

 
تقویت زبان انگلیسی
 
تقویت زبان انگلیسی با استفاده از مهارتهای شنیداری:

برای تقویت مهارتهای شنیداری خود ابتدا سعی کنید دانش عمومی لغات خود را افزایش داده و همزمان زیاد بشنوید. هر چه بیشتر گوش کنید زبان شما بیشتر تقویت خواهد شد.
تقویت زبان انگلیسی با استفاده از مهارتهای گفتاری خود:

سعی کنید مجددا بسیار گوش کنید. این گوش کردن بسیار زیاد است که نطق شما را باز می کند.

از تکنیک ساخت فلش کارت استفاده کنید.
تقویت زبان انگلیسی با استفاده از مهارتهای خواندنی:

دانش لغات خود را افزایش دهید. بسیار بخوانید. مطالب و متن های مختلفی را بخوانید.
تقویت زبان انگلیسی با استفاده از مهارتهای نوشتنی:

سعی کنید به صورت فعال بخوانید. زیر عبارت های مهم خط بکشید. از آنها فلش کارت بسازید. و آنها را در فلش کارتهای خود استفاده کنید. هر چه بیشتر بخوانید، بهتر می توانید بنویسید.



:: بازدید از این مطلب : 4
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye

همه آنها به اتفاق بر این باور هستند که بهترین سن دقیقا قبل از سن بلوغ نوجوان است. در این سن یادگیری بهتر اتفاق می افتد و اصطلاحا نوجوان کماکان لهجه پذیر است. با این وجود عده ای از دانشمندان حوزه آموزش زبان انگلیسی اعتقاد دارند که بهترین سن جهت آموزش و تقویت زبان انگلیسی سن بین۴ تا ۱۲ سال است.

البته در نظر داشته باشید که اگرچه بازه سنی بالا بهترین سن شروع یادگیری و تقویت زبان انگلیسی محسوب می شود، اما این بدان معنا نیست که بزرگسالان توانایی یادگیری زبان انگلیسی را ندارند. آنها کماکان می توانند با شیب یادگیری سریع به یادگیری و تقویت زبان انگلیسی بپردازند.
روش های اصلی یادگیری و تقویت زبان انگلیسی کدام هستند؟

 
تقویت زبان انگلیسی
 
تقویت زبان انگلیسی از طریق در معرض قرار دادن خود در محیط کاملا انگلیسی

یکی از روش های بسیار مفید و کاربردی جهت یادگیری زبان انگلیسی و حتی تقویت زبان انگلیسی در معرض قرار دادن خود، در زبان انگلیسی و یا محیط انگلیسی می باشد. اینکه زبان آموز خودش را در شرایط یادگیری قراردهد بسیار کاربردی است.

سعی کنید تمام اطراف خود را از زبان انگلیسی پر کنید به گونه ای که ۱۰۰ درصد با زبان انگلیسی احاطه شده باشید.

مطالعات خود را به زبان انگلیسی انجام دهید، رادیو خود را به زبان انگلیسی گوش دهید، تلویزیون و فیلم خود را به زبان انگلیسی تماشا کنید، آهنگ های خود را به زبان انگلیسی گوش دهید، حتی تغییر منوی گوشی تلفن همراهتان به زبان انگلیسی تاثیر به سزایی در یادگیری و تقویت زبان انگلیسی شما خواهد داشت.
تقویت زبان انگلیسی از طریق شخصی سازی آموزه ها

یسیاری از دانشمندان حوزه آموزش زبان انگلیسی بر این باورند  که هنگامی که تلاش می کنیم تا روی آموزش و یا تقویت زبان انگلیسی خود کار کنیم و یا اینکه زبان دومی را فرا بگیریم، بهترین روش این است که آموزه های خود را شخصی سازی کنیم. برای مثال چنانچه جمله را یاد میگیریم به معنای “به کافی شاپ رفتن” بهتر است در ذهن خود، خود را تصورکنیم که به کافی شاپ می رویم و سپس همگام با تصور ذهنی خود این جمله را بلند بگوییم. علاوه بر آن بهتر است که این شخصی را بیشتر ادامه دهیم و خود را در حال رفتن به استخر تصور کرده و سپس با صدای بلند تکرار کنیم”به استخر رفتن”

این روند می تواند ادامه پیدا کند.
آموزش و تقویت زبان انگلیسی از طریق ساخت فلش کارت

ساخت فلش کارت همواره یکی از راه های یادگیری و تقویت زبان انگلیسی بوده است. اما در این بین دقت کنید که مسئله ساخت فلش کارت است. چنانچه خودتان دست به کار شوید و فلش کارتی با فکر و اندیشه های خودتان بسازید این بسیار روی آموزش زبان انگلیسی تان تاثیر خواهد داشت.

فلش کارت ها برای شما یادگیری را ساده تر خواهند کرد، به علاوه مرور آموخته های زبان انگلیسی با استفاده از تکنیک فلش کارت ها بسیار ساده است. شما به راحتی می توانید فلش کارتهای خودتان را همراه خودتان داشته باشید. آنها را در جیب پیراهنتان بگذارید و به زمانهای مرده تان روح ببخشید. در ایستگاه مترو، اتوبوس و……به سرعت آنها را ورق بزنید. آیا ممکن است معجزه یادگیری اتفاق نیوفتد؟
آموزش با استفاده از تکنولوژی روز دنیا

یکی از روش های آموزش زبان انگلیسی استفاده بهینه از تکنولوژی های روز دنیا است. استفاده بهینه از این تکنولوژی ها به شما کمک می کند تا سرعت یادگیری شما افزایش پیدا کند.



:: بازدید از این مطلب : 10
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye

یادگیری و تقویت زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم همواره مورد توجه همه افراد جامعه به خصوص دانش آموزان و دانشجویان مقاطع مختلف بوده است.

امروزه با پیشرفت روز افزون علوم مختلف نظری و کاربردی بر اهمیت یادگیری و تقویت زبان انگلیسی افزوده شده است. در این مقاله تلاش کرده ایم که موضوع بسیار مهم یادگیری زبان انگلیسی را از ابعاد مختلف بررسی کنیم.
تقویت زبان انگلیسی
 
بخش اول: مهم ترین دلایل یادگیری و یا تقویت زبان انگلیسی

 کارشناسان آموزش زبان انگلیسی همواره بر این اعتقادند که چنانچه زبان آموز برای یادگیری و یا حتی شروع تقویت زبان انگلیسی خودشان دلیل و یا دلایل محکم و محکمه پسندی داشته باشند، همین موضوع باعث ایجاد نیرو محرکه قوی تری خواهد شد که موتور حرکت یادگیری زبان انگلیسی زبان آموزان را همواره روشن نگه می دارد.
۱- آموزش و یا احتمالا تقویت زبان انگلیسی یک باید قطعی است.

در قرن ۲۱ به درجه ای از پیشرفت های علمی و دانشی رسیده ایم که یقینا می توان بیان کرد که یادگیری و یا تقویت زبان انگلیسی دیگر یک امتیاز محسوب نمی شود. بلکه یک بایدی است که وظیفه هر نفر است که بتواند ارتباط برقرار کند.
۲- دستیابی بر پیشرفتهای علمی با یادگیری زبان انگلیسی

بر هیچ  کس پوشیده نیست که علم و دانش روز دنیا همیشه برای بار اول به زبان انگلیسی نگاشته می شود. داشتن مهارتهای زبان انگلیسی به شما کمک می کند تا به درک عمیق تری از دانش مورد نظرتان برسید. پس همواره به فکر تقویت زبان انگلیسی تان باشید.

همین درک و نگرش عمیق تر شما نسبت به علم هدفتان باغث پیشرفت شما در زمینه دلخواهتان خواهد شد.
۳- مصاحبه های شغلی و تحصیلی معتبر نیاز به تقویت زبان انگلیسی دارد.

هر جوان و یا نوجوانی در طول مدت زندگی شخصی و یا حرفه ای قطعا با فرصت هایی مواجه می شود که داشتن مهارت های زبان انگلیسی و برخوردار بودن از آموزش زبان انگلیسی با کیفیت می تواند بسیار تعیین کننده باشد.

از جمله این فرصت ها می توان به فرصت های شغلی خاص در شرکتهای بزرگ بین المللی اشاره نمود. خوشبختانه هم اکنون شرکت های بزرگی در ایران هستند که فعالیت های بین المللی انجام میدهند.
۴- ادامه تحصیل در مقاطع تکمیلی نیازمند تقویت زبان انگلیسی است.

در نظر داشته باشید که برای ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر از کارشناسی داشتن دانش و تقویت زبان انگلیسی می تواند تاثیر شگفت انگیزی روی ذهنیت مصاحبه کننده نسبت به شما داشته باشد. یادتان باشد که در آزمون مقطع دکتری بخشی از این آزمون به صورت مصاحبه انگلیسی برگزار می شود.
۵- مهاجرت های احتمالی در آینده نیازمند تقویت زبان انگلیسی است

فرصت مهاجرت همواره یکی از فرصتهایی است که باید غنیمت شمرده شود. برای مهاجرت موفق داشتن مهارتهای زبانی به قدری مهم تلقی می شود که برای تاییدیه نهایی مهاجرتتان قطعا نیاز به ارائه مدرک زبانی معتبر می باشد.
شروع آموزش و تقویت زبان انگلیسی از چه سنی باید شروع شود؟

تقویت زبان انگلیسی
 دانشمندان حوضه زبان شناسی در مورد سن شروع یادگیری و آموزش زبان انگلیسی تحقیقات و آزمایشات زیادی کرده اند.



:: بازدید از این مطلب : 6
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 18 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye

دیگر از شرایط مترجم تسلط به خود متنی است که قرار است ترجمه شود. شاید اساتید بزرگوار بهتر از من این مطالب را بیان بکنند ولی من تجربیات خودم را عرض می کنم. اگر مترجم به متن چه از نظر زبان و چه از نظر محتوا و رشته تخصصی تسلط پیدا نکند طبیعی است که دچار خبط و خطا می شود. کسی که به زبان مسلط نباشد، اصطلاحات و ضرب المثل و طنز و کنایه و سایر جزئیات یک زبان را خوب درنیافته است و به ترجمه می پردازد مانند همان کسی می شود که دماغ شما چاق است را، بینی شما گنده است معنی می کند و کسی هم در رشته ای تخصص ندارد همواره هم خودش به کار خودش اطمینان ندارد و هم دیگران به ترجمه ی وی مطمئن نیستند. البته اشتباه همیشه بوده است. گاهی برگرداندن یک ضرب المثل به یک زبان مدت ها وقت مترجم را می گیرد. جمله «فَضَرَبَنا عَلی اذانِهِم» در این آیه کریمه قرآن «فَضَرَبنا عَلی اذانِهِم فِی الکَهفِ سِنینَ عَدَاً» را چه می خواهید ترجمه کنید. مترجم باید واقعاً با آن فرهنگ و زبان خو گرفته باشد تا اینکه روح کلام را بفهمد و از زبان خودش برای آن قالب درست کند. البته این دیگر داستان مفصلی است که آیا بعد از دریافت معنی باید تابع الفاظ متن هم باشیم یا در هر قالبی خودمان خواستیم بریزیم. در ترجمه کتب علمی و فلسفی ضرورتاً باید تا اندازه ای تابع متن اصلی باشیم یعنی سیاق کلام را و آن شیوه کلام را مراعات نماییم. مثلاً نمی توان در کتاب های ارسطو، کانت، دکارت و نظایر اینها از این متن اصلی به کلی دور افتاد. در مورد رمان و داستان چون بنده وارد نیستم عرضی نمی کنم. شرط دیگر مترجم، که بنده هم در عمل به آن رسیده ام، ذوق است. البته این ذوق در زمینه های مختلف متفاوت است. مثلاً ذوق ادبی با فلسفی فرق دارد. البته بنده سروکارم با ترجمه متون فلسفی بوده است و مقداری از مقدمه «آربری» بر قرآن کریم که جنبه ادبی قوی هم دارد ترجمه کرده ام در ترجمه آن قسمت ادبی مدتی دنبال سطحی می گشتم که متناسب با سطح نوشته مؤلف باشد. یعنی وقتی به یک شعر انگلیسی برمی خوردم که واقعاً در یک سطح عالی بود سعی می کردم آن شعر را در همان سطح ترجمه کنم وگرنه ترجمه آن به یک زبان مبتذل کاستن از قدر اثر محسوب می شود. مترجم باید علاوه بر درک مطلب، ذوق این را هم داشته باشد که بداند چگونه الفاظی متناسب سطح متن اصلی پیدا کند. این کار خیلی هم وقت می برد. گاهی یکی دو روز طول می کشید تا یک صفحه از آن را با الفاظ متناسب ترجمه کنم که مبتذل و پیش پا افتاده نباشد. در زمینه فلسفه هم همین حالت صدق می کندمتنی که از کانت ترجمه می شود نباید به صورت ترجمه بازاری دربیاید. مثلاً در این مورد می توان از «دانشنامه» ابن سینا کمک گرفت اما نه به صورت مطلق بلکه قابل فهم به زبان امروز و متناسب با نوشته کانت. بعضی از دانشمندان بزرگوار واقعاً زحمت کشیده اند و کتاب کانت را ترجمه کرده اند، اما قابل فهم نیست، باید چیزی عرضه کرد که مردم بفهمند.



:: بازدید از این مطلب : 6
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 17 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye

آن قدر باید نوشت و تمرین کرد تا بتوانیم مثل یک مؤلف کار بکنیم و وقتی به یک متن روان رسیدیم آن وقت می توانیم ترجمه را به قالب آن دربیاوریم البته این کار خیلی دشوار است چون ترجمه همیشه رنگ ترجمه دارد. کلمات از هم بریده است، جمله ها جا نیفتاده است فاعل، مفعول حروف و پیوند جمله تابع متنی است که ترجمه می شود و اگر بخواهد این ایرادها برطرف شود باید ابتدا به آن زبان مسلط شود و بعد از آنکه مطلبی را به قالب ترجمه درآورد، مروری بکند و ببیند که به صورت تألیف درآمده یا نه؟ به هر حال یکی از هنرهای مترجم این است که آنچنان روان بنویسید که ترجمه اش رنگ ترجمه نداشته باشد، بلکه مانند تألیف چنان هماهنگ و روان و یک دست باشد که خواننده در آن احساس دست انداز و سنگ راه نکنند بدین منظور گاه لازم است یک جمله تقطیع شود یا حروف و کلماتی مثل «هم» «دیگر» نیز یا از این قبیل چاله پرکن های کلام را اضافه کرد تا کلام جا بیفتد و آثار ترجمه در آن مشاهده نشود و الا اگر صیغه ترجمه داشته باشد همواره خواننده آن اثر احساس یک جا خوردن ها و به اصطلاح دست اندازهایی می-کند که در شأن ترجمه نیست. این کار در صورتی حاصل می شود که مترجم به زبان مادریش، به زبانی که می خواهد متن را به آن ترجمه کند تسلط کافی داشته باشد. به دانشجویان عزیز توصیه می کنم که با متون فارسی ممارست فراوان کنند یعنی کتبی که اساس و بنیاد زبان ما را تشکیل می دهند- مثل گلستان، بوستان، دیوان حافظ، آثار فردوسی و مولوی، تفسیر کشف الاسرار و ادب خوب معاصر را آن قدر بخوانند که اصلاً جزیی از روح و ذهن و اندیشه و تفکرشان شود تا بعداً بتوانند از الفاظ آنها استفاده کنند. خیلی از لغات و ترکیبات هم در این آثار وجود دارد که اگر فرد به آن مسلط باشد می تواند از آن به عنوان گنجینه ی لغات و جمله بندی استفاده نماید ما قبلاً برای بخش هوشبری در بیمارستان ها کلمه بیهوشی می-دیدیم. اما مدتی پیش که شاهنامه را مرور می کردم به کلمه «هوش بری» که هم اکنون در نامگذاری به کار می رود برخوردم که فردوسی آن را بسیار خوب به کار برده است: بفرمود تا داروی هوش بر پرستنده آمیخت با نوش در به همین شکل باید زوایای زبان برای مترجم جا افتد و در ذهنش واقعاً رسوخ کرده باشد تا اینکه به موقع بتواند از آن استفاده کند. خلاصه زبان فارسی یک ترکیب و بافت و زیبایی خاصی دارد و کسانی که این شکل برایشان جا نیفتاده است واقعاً بیخود وقت خود را تلف و زبان را هم تباه و خراب می کنند و پس از مدتی هم ترجمه برایشان صورت کاسبی و تجارت پیدا می کند. دیگر از گفتن موارد این کاسبی و سوادگری صرف نظر می کنم.



:: بازدید از این مطلب : 15
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 17 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye

در پنجاه و چند مقاله ای که من از این صدویک مقاله در همین یکی دو روزه مطالعه کردم، عموماً تکیه بر سه شرط اساسی است که مترجم باید داشته باشد. البته بعضی شرط های بیشتری را نیز قائل شده اند. یکی اینکه مترجم به زبان مادری خودش مسلط باشد. دیگر اینکه زبان اصلی متن را خوب بداند یعنی از لحاظ علمی به خود زبان تسلط داشته باشد. و سوم این که با موضوعی که می خواهد ترجمه کند آشنایی کافی داشته باشد و مثلاً متنی که موضوع آن فلسفی یا ادبی یا پزشکی و یا... است باید مفاهیم و اصطلاحات آن رشته به حدی برای مترجم مأنوس باشد که محتوای مطلب مانند موم در دستش باشد، در غیر این صورت نمی تواند ترجمه روان و زیبایی ارائه دهد. حالا اشاراتی به این سه بخش که از آثار اساتید استفاده کرده ام و خودم هم در حین عمل با آن برخورده ام، می نمایم.

یک مترجم فارسی زبان که می خواهد متنی را به زبان خودش برگرداند باید زبان فارسی را در عمق روح و جان خود به جای داده باشد. به بیان دیگر خود باید یک نویسنده باشد. مترجمی که برای نوشتن یک مقاله دچار زحمت است و دراستفاده از دستورفارسی و بکارگیری لغات دچار مشکل است هیچ گاه نمی تواند یک مترجم خوب باشد. با کمال تأسف بسیاری از ترجمه هایی که در زمینه های دینی انجام گرفته است دچار این بیماری است. قبلاً عده ای تصور می کردند که چون فارسی زبان مادری آنها است، می توانند همانطوری که حرف می زنند بنویسند و حال آنکه اینطور نیست. حرکت نویسندگی طی سال های اخیر تا اندازه ای در حوزه های علمیه شروع شده است. اگر خواهران و برادران به نوشته هایی از قبیل «جامع الشواهد» که ترجمه فارسی شعرهای عربی مندرج در کتب درسی حوزه ها در آن است مراجعه کنند، متوجه خواهند شد که فهمیدنش چقدر دشوار است. این نوع متون در حوزه های دینی خوانده می شد ولی خیلی مورد توجه قرار نمی گرفت چرا که به فارسی روان ترجمه نشده بود تا ابزار کار قرار گیرد. بنابراین طبیعی است کسانی که در خواندن فارسی با این محیط خو گرفته بودند نتوانند متن یا تألیف خوبی به فارسی داشته باشند، چه رسد به یک ترجمه خوب. در سال ۵۵-۵۶ بود که بنده مشغول ترجمه یک کتاب فلسفی بودم، یکی از اساتید بزرگوار به من توصیه کردند اصلاً روزنامه و مجله نخوانم و به مطالعه کلیله و دمنه، مرزبان نامه و گلستان سعدی و نظیر اینها بپردازم و این کار بسیار مؤثر و سودمند بود. البته اگر مترجم در روز ۵۰ تا ۱۰۰ صفحه کتاب ادبی بخواند تأثیر فراوانی در کارش دارد. بنابراین باید دید که ما با زبان فارسی چه اندازه ممارست داشته ایم.



:: بازدید از این مطلب : 8
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 17 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye

قدمی فراتر از آموزش زبان، یادگیری ترجمه صحیح است، روز جهانی ترجمه هر ساله در ۳۰ام سپتامبر به پاس قدردانی از ترجمه و مترجم جشن گرفته میشه. در سال ۱۹۵۳ اولین بار این روز در جهان توسط فدراسیون بین‌المللی ترجمه جشن گرفته شد و از سال ۱۹۹۱ به عنوان یه روز بین‌المللی توی تقویما قرار گرفت. دلیل نامگذاری این روز این بوده تا مترجمین تو سراسر جهان بتونن با هم همبستگی پیدا کنن. حالا این حرفه پس از سال‌ها به عنوان یک شغل به رسمیت شناخته شده. سازمان ملل هم قطعنامه‌ای در حمایت از نقش ترجمه در پیوند دادن ملت‌ها داره.

آموزش زبان و ترجمه

ترجمه نیاز به دونستن فن و مهارت خاص خودش رو داره و فقط لازم نیست دو زبانه بود. تو این مطلب یه سری کلماتی که معمولاً با هم اشتباه گرفته میشن و اشتباه ترجمه میشن رو با هم میخونیم.

Advice & Advise: advice اسم است اما advise فعل هستش. باید در بکارگیری و ترجمه این دو کلمه دقت کنیم.

A lot & Alot & Allot: کلمه Alot اصلاً وجود خارجی نداره، بعضی وقتا A lot رو اشتباه مینویسیم. A lot دو کلمه است. اما allot یه فعل هستش. باید در بکارگیری و ترجمه این لغات دقت کنیم.

Among & Between: Among برای رابطه چند چیز هستش، اما Between رابطه یه چیز با چیز دیگه رو فقط در نظر میگیره.

به کارگیری و استفاده Apostrophe خیلی مهمه باید دقت کنیم که اشتباه ازش استفاده نکنیم.
The boys are at home. The boy’s home. The boys’ home.
اولی S جمع هستش. دومی S مالکیت هستش و تنها مالکیت را نشان می‌دهد. اما سومین S هم جمع را نشان می‌دهد هم مالکیت را.

Assure & Ensure & Insure: Assure به معنی اطمینان دادن به رخ دادن چیزی است. Ensure یعنی از یه چیزی اطمینان حاصل کنیم. Insure یعنی چیزی رو بیمه کنیم. باید وقتی از این سه کلمه استفاده می‌کنیم، دقت کنیم تا اشتباهی اتفاق نیفته.

Breathe & Breath: Breathe فعله، اما Breath شکل اسم همون فعل هستش، باید دقت کنیم که این دو رو در استفاده در جمله و در ترجمه درست به کار ببریم.

Affect & Effect: Effect اسمه و به معنی تاثیر یا نتیجه است. اما Affect فعله و معنی آن تاثیر گذاشتنه.

Complementary & Complimentary: Complementary به معنی مکمل، متمم و تکمیل‌کننده است اما کلمه Complimentary به معنی قابل ستایش، چاپلوس و رایگانه.

کلمات این چنین و با شباهت بالا با یکدیگر بسیارند، باید سعی کنیم اوونا رو با وسواس و دقت بیشتری یاد بگیریم و به به کار ببریم.



:: بازدید از این مطلب : 13
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 16 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye

    با گوش دادن بیشتر یاد بگیرید

وقتی بیشتر دانشجویان به یک انگلیسی زبان گوش می دهند  بر درک تمام کلمات تاکید دارند. این قطعا مهم است اما اما می توانید خیلی بیشتر از گوش دادن یادبگیرید. تنها برای درک معنی کلمات گوش ندهید بلکه به روشی که فرد کلمات را می گوید هم توجه کنید. توجه کنید کدام کلمات را در جمله به هم وصل می کند یا کی به جای “you” از “ya” استفاده می کنند. سعی کنید این جزئیات را دفعه بعدی که صجبت می کنید استفاده کنید تا انگلیسی شما طبیعی تر به نظر برسد.
گفتنش ساده است، درسته؟ وقتی به انگلیسی زبانان گوش می دهید درک تمام کلمات انگلیسی است که گفته می شود. ممکن است کلمات زیادی را که شما نمی دانید استفاده کنند، سریع صحبت کنند یا لهجه غلیظی داشته باشند.
برای تقویت این مهارت میتوانید از فیلم های زبان اصلی بدون زیر نویس و همچنین کتاب های صوتی استفاده نمایید

    اگر از مهارت خود استفاده نکنید به هدر می رود
در انگلیسی اصطلاحی هست که می گوید ” اگر از آن استفاده نکنی به هدر می رود” و معنی آن این است که اگر یک توانایی را تمرین نکنی ممکن است از یادتان برود. این ایده به شما کمک می کند تا کلمات انگلیسی را به خاطر داشته باشید. بهترین راه برای به خاطر سپردن یک کلمه جدید این است که آن را فورا استفاده کنید تا در حافظه تان بماند. وقتی کلمه جدیدی را یاد می گیرید سعی کنید هفته بعد آن را در جملاتی چندین بار تکرار کنید تا هرگز فراموش نکنید.
    عبارتها را یاد بگیرید و مطالعه کنید
روان صحبت کردن انگلیسی یعنی بتوانید افکار، احساسات و ایده هایتان را ابراز کنید. هدف شما این است که با جملات کامل صحبت کنید پس چرا انگلیسی را در جملات کامل یاد نگیرید؟ متوجه می شوید که انگلیسی در زندگی روزانه شما مفیدتر خواهد بود به شرط اینکه عبارات کامل را مطالعه کنید به جای اینکه فقط کلمه و فعل بخوانید. با تفکر در مورد عباراتی شروع کنید که معمولا در زبان مادری تان استفاده می کنید  و بعد یادبگیرید که چطور انها را به انگلیسی بگویید.
    بیش از حد دستور زبان مطالعه نکنید
کلید یادگیری زبان انگلیسی پیدا کردن تعادل بین مطالعه و تمرین است. روان صحبت کردن انگلیسی  با دانستن خوب دستور زبان انگلیسی برابر نیست – حتی انگلیسی زبان ها اشتباهات گرامری دارند. روان صحبت کردن یعنی توانایی برقراری ارتباط. برای همین گاه مهم است که کتابهای دستور زبان را کنار گذاشت تا بتوان آن مهارت های نوشتن، خواندن، گوش دادن و صحبت کردن را در جهان واقعی تمرین کنید.
    از اشتباه کردن نترسید

گاه قراردادن تمام آن قوانین و کلمات با هم در یک جمله ساده مشکل است. اجازه ندهید ترس از گفتن یک جمله اشتباه شما را از صحبت کردن باز دارد. حتی اگر فکر می کنید که دارید اشتباه می کنید به صحبت کردن ادامه دهید. بیشتر وقت ها افراد متوجه می شوند که می خواهید چه بگویید حتی اگر اشتباه کنید. بعلاوه هرچه بیشتر صحبت کنید ساده تر می شود و کلمات سریع تر به ذهنتان می رسد.
    از همه یادبگیرید

مجبور نیستید فقط از کتابها و کلاس های زبان  انگلیسی را بیاموزید ؛ هر کسی که انگلیسی صحبت می کند می تواند به شما کمک کند تمرین کنید. تصور کنید اگر کسی در زبان خودتان از شما تللفط کلمه ای را بپرسد چه احساسی پیدا می کنید؟عصبانی می شوید؟ نه احتمالا از اینکه کمک کنید خوشحال می شوید  بیشتر انگلیسی زبان ها هم خوشحال می شوند. اگر انگلیسی زبانی را می شناسید چه دوست باشد و چه همکار از این فرصت برای تمرین و یادگیری از دیگران استفاده کنید.
در این مورد پیشنهاد من به شما سرویس معلم خصوصی اکسین چنل است که همیشه و همه جا همراه شماست و ایرادات مکالمه شما رو برطرف میکنه



:: بازدید از این مطلب : 6
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 16 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye

برای همه ما پیش اومده در محل کار یا سر کلاس زبان به فردی برخورد کنیم که خیلی راحت  انگلیسی صحبت میکرد و همه هم دوست داشتیم که در مکالمه خیلی روان و بدون تپق زدن منظورمون رو برسونیم . خوب اگر تا بحال موفق نشدید ، ما در این مقاله با ۱۰ توصیه ساده راز مکالمه ای صحیح و فوق العاده را بیان میکنیم ، همراه ما باشید …


    قبول کنید که انگلیسی زبان عجیبی است

گاه می توانید الگوهای منظم و منطقی در زبان انگلیسی پیدا کنیم ، اما بسیار پیش می آید که میگیم : ” این از کجا اومد ؟ ” مثلا چرا کلمه “read” بسته به اینکه در مورد زبان حال صحبت کنید یا گذشته به دو شکل متفاوت تلفظ می شود ؛ یکی (رید) و یکی (رِد) ؟ یا چرا کلمه “mice” جمع کلمه “mouse” است اما “horses” جمع کلمه “horse” است؟

متاسفانه استثناها در قواعد زبان انگلیسی  زیاد هستند. اگر سعی کنید برای هر چیزی دلیلی پیدا کنید خیلی راحت در روان صحبت کردن انگلیسی متوقف می شوید. گاه انگلیسی عجیب و غیر قابل توضیح است پس به جای اینکار بهتر است فقط استثناهای عجیب را حفظ کنید و پیش بروید.

    عمقی مطالعه کنید

معمولا مطالعه انگلیسی به مدت ۱ ساعت در هفته برای پیشرفت واقعی کافی نیست. بهترین راه برای پیشرفت سریع در زبان انگلیسی این است که روزانه حداقل ۱۰ دقیقه وقت برای تمرین بگذارید. هربار که مطالعه می کنید بیشتر در آن غرق شوید و خود را برای شنیدن، خواندن، و گفتن چیزهایی که فکر می کنید برای شما بیش از حد مشکل باشد، به زبان انگلیسی، به چالش بکشید. اگر می خواهید روان انگلیسی صحبت کنید باید آن را بخش ضروری زندگی روزانتان قرار دهید.

در اکسین چنل با روزی ۱۰ دقیقه زمان هر چهار مهارت زبانی ( از جمله مکالمه ) شما مورد توجه و تقویت قرار میگیرد . بیشتر بدانید …
 ۳- هنگام مطالعه در نقش زبان آموز نباشید

نگرش درست می تواند بین شکست و موفقیت تفاوت ایجاد کند. دیگر خود را به عنوان کسی که زبان انگلیسی یاد می گیرد نبینید و خود را کسی ببنید که انگلیسی صحبت می کند یا ” می خواهد انگلیسی را خوب صحبت کند “. این تغییر کوچکی است اما باعث می شود اعتماد به نفس بیشتری احساس کنید و به شما کمک می کند تا مطالب و قواعدی را که می دانید به طور موثرتری استفاده کنید.

همچنین این به این معنی است که باید انگلیسی فکر کنید. اگر می خواهید کلمه “apple” را به زبان انگلیسی بگویید مثلا همین الان اول در مورد این کلمه به زبان مادری خودتان فکر می کنید و بعد سعی می کنید به کلمه درست در زبان انگلیسی فکر کنید. به جای اینکار تصویر یک سیب را تصور کنید و بعد فقط به کلمه انگلیسی “apple” فکر کنید. روانی واقعی وقتی اتفاق می افتد که دیگر در ذهنتان محاوره ها را ترجمه نکنید.

    به خاطر داشته باشید که جواب در سوال وجود دارد

وقتی کسی سوالی به انگلیسی از شما می پرسد به دقت گوش دهید تا به خوبی پاسخ دهید. سوالات انگلیسی مثل آینه هستند.

آیا او … انجام می دهد؟             بله انجام می دهد.

او می تواند…؟                          بله می تواند

این … است؟                            بله هست.

Does he…..?                       Yes, he does.
Can she….?                        Yes, she can.
Is it….?                                Yes, it is.

اگر کسی از شما سوالی می پرسد و شما مطمئن نیستید که چطور پاسخ دهید در مورد کلمات استفاده شده در سوال فکر کنید. او بیشتر کلماتی را که برای پاسخ نیاز دارد قبلا گفته است. به جای اینکه فقط دستور زبان انگلیسی حفظ کنید به دنبال الگوهایی مثل این بگردید. راه های ساده زیادی برای “تقلب” و یادآوری ساده تر کلمات درست وجود دارد. مکالمه روان نیاز به کمی زرنگی هم دارد.



:: بازدید از این مطلب : 7
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 16 بهمن 1397 | نظرات ()
نوشته شده توسط : somaye

 به اعتقاد من هركسي با هر بهره‌ي هوشي مي‌تواند يك زبان كاملا جديد را در كمتر از شش ماه بياموزد.


اين چند نكته براي يادگيري يك زبان جديد كاملا حياتي مي‌باشد. اين مطلب را كامل بخوانيد و بعد فورا شروع به يادگيري كنيد.

1-ذهن خود را كاملا آماده كنيد
برخي تصور مي‌كنند كه يادگيري يك زبان جديد نياز به كلاس رفتن دارد. با اين تصور كاملا اشتباه هم وقت و هم سرمايه‌ي خود را تلف كرده و در آخر نيز حتي قادر به ساختن جملات ساده نخواهند بود. بايد با قدرت تجسم، خود را در شرايطي ببينيد كه گويي كاملا به زبان مورد نظر تسلط داريد. با چشم ذهن، خود را در حال مكالمه با زبان مورد نظر ببينيد.

 شرايط را بپذيريد و قبول كنيد كه در حين يادگيري زبان جديد با سختي‌هايي مواجه خواهيد شد.  هدف‌گذاري كنيد و كاملا مطمئن باشيد كه در كمتر از شش ماه به راحتي به زبان مورد نظر مسلط خواهيد شد. تغيير باور‌هاي غلط اولين قدم براي يادگيري يك زبان جديد مي‌باشد و همان‌طور كه مي‌دانيد هميشه اولين قدم مهمترين قدم مي‌باشد.

2-حروف الفباي زبان مورد نظر را ياد بگيريد:
بعد از مشخص شدن هدف و ايمان ‌آوردن به آن شما بايد فورا سراغ يادگيري حروف الفباي زبان مورد نظر بكنيد. اين كار بين يك تا سه روز نبايد وقت بگيرد. بهترين روش يادگيري الفباي يك زبان جديد اين مي‌باشد كه اول خود شكل الفبا را ياد بگيريد بعد سراغ مفهوم آن حرف برويد.
 در مرحله‌ي آخر سراغ تلفظ هر حرف برويد. مرحله به مرحله پيش برويد تا كارتان بهتر پيش برود و در ذهن‌تان بهتر ثبت‌ شود. اگر گوگل را جستجو كنيد منابع رايگان يادگيري حروف الفباي‌ هر زباني را خواهيد يافت.

3- از فلش‌كارت‌هاي هوشمند استفاده كنيد:
بهترين راه يادگيري لغات و اصطلاحات، استفاده از فلش‌كارت‌ مي‌باشد. البته استفاده از فلش‌كارت‌هاي معمولي ممكن است گاهي باعث سردرگمي شما شود ولي با يك نرم‌افزار هوشند فلش كارت مانند انكي كار شما را راحت‌تر خواهد كرد. اين نرم‌افزار رايگان فلش‌كارت براي شما تنظيم خواهد كرد كه چه فاصله‌ي زماني بين هر نوبت مطالعه  يك لغت لازم مي‌باشد.

در ضمن فقط يادگيري لغات اصلا كاربردي نمي‌باشد. بهتر است لغات را در اصطلاحات يا جملات كوتاه و ساده ياد بگيريد كه ذهن شما با ساختار زبان مورد نظر نيز بيشتر آشنا شود. ولي به ياد داشته باشيد كه در هر نوبت بيش از يك لغت در يك كارت فلش كارت‌ها قرار نگيرد.

4- اول گوش بدهيد بعد صحبت كنيد:
مانند نوزادان كه يك سال اول زندگي را صرف گوش‌دادن مي‌كنند و بعد شروع به صحبت، شما نيز براي صحبت به زبان مورد نظر به خود زمان داده و عجله نكنيد. يكي از معايب كلاس‌هاي زبان اين است كه زبان‌آموز را مجبور به تكلم در چند جلسه‌ي ابتدايي مي‌كنند. نظر آنان اين مي‌باشد كه با صحبت و پيدا كردن اشتباهات دفعه‌ي بعدي اشتباهات را ديگر تكرار نخواهيد كرد. اما آيا بهتر نيست كه يك زبان را از قدم اول كامل و درست در ذهن ثبت كرد تا هيچ وقت اشتباهي مرتكب نشويد؟

5-خود را در زبان مورد نظر غوطه‌ور كنيد:
اگر واقعا و از تمام وجود خواهان يادگيري سريع يك زبان جديد در حد مكالمه ‌اي شيوا هستيد پس بايد اين اشتياق در تمام زندگي شما نمايان باشد. زبان كامپيوتر، مرورگر اينترنت و حتي گوشي خود را به زبان مورد نظر تغيير دهيد. فيلم زبان اصلي و بدون زيرنويس تماشا كنيد و آهنگ گوش كنيد.

لازم نيست براي يادگيري انگليسي به آمريكا و يا براي يادگيري فرانسه به پاريس برويد. اين يك تفكر محدودكننده مي‌باشد. شما خيلي راحت و بدون خرج‌كردن پول مي‌تواند همين محيط زندگي خود را تا حد نياز به محيط زبان دومتان شبيه كنيد.



:: بازدید از این مطلب : 11
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 15 بهمن 1397 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 16 صفحه بعد